( طناب ) Rope The Hitskin_logo Hitskin.com

هذه مُجرَّد مُعاينة لتصميم تم اختياره من موقع Hitskin.com
تنصيب التصميم في منتداكالرجوع الى صفحة بيانات التصميم

جوان ايراني
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

جوان ايراني


 
الرئيسيةPortalأحدث الصورجستجوثبت نامورود
تيم مديريت سايت لحظات دلنشين توام با شادكامي را برايتان آرزومند است
به چشمانت بیاموز که هر کس لیاقت دیدن ندارد...
اگر مشکلات را رها کنی هرگز راه حلی برای آنها نخواهی یافت
کاش میشد سکوت را جایگزین دروغ کرد
خوشبخت ترين فرد كسي است كه بيش از همه سعي كند ديگران را خوشبخت سازد.. اشو زرتشت
کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم ماندنی نه حاشیه ای از یاد رفتنی
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تو خدایی دارم وتوچون خود نداری
بدبختي تنها در باغچه اي که خودت کاشته اي مي رويد
هوس بازان کسی را که زیبا می بینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می بینند
اي دوست به راه دوست جان بايد داد در راه محبت امتحان بايد داد تنها نبود شرط محبت گفتن يك مرتبه هم عمل نشان بايدداد
من نه عاشق هستم نه محتاج نگاهي كه بلغزد بر من من خودم هستم و يك حس غريب كه به صد عشقو هوس مي ارزد
خداوند بی نهایت است...اما به قدر نیاز تو فرود می آید،به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشاست(ملاصدرا)
زندگی دو چهره بیشتر ندارد یا بر بازیت میگیرد یا بر بازیش میگیری انتخاب با توست
در این زمانه که شرط حیات نیرنگ است دلم برای دوستان بی ریا تنگ است
برای خندیدن منتظر خوش بختی نباش شاید خوش بختی منتظر خندیدن توست

 

 ( طناب ) Rope The

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
ayshin
مدير تالار خودشناسي
مدير تالار خودشناسي
ayshin


تعداد پستها : 169

امتياز كاربر : 365

تاريخ عضويت : 2010-01-30

جنسيت : انثى

متولد : 1991-11-04

سن : 33

شهر : تـبــــــــــــريـــــــز


ساير موارد
نوع گوشي همراه: نوكيا نوكيا
حالت من: ناراحت ناراحت
جوايز اخذ شده:

( طناب ) Rope The Empty
پستعنوان: ( طناب ) Rope The   ( طناب ) Rope The I_icon_minitime2010-03-30, 07:22

داستان را در دلتان با صدای بلند و با توجه بخوانید. مطمئنا تا سال ها آن
را در خاطر خواهید داشت.
داستان درباره یک کوهنورد است که می خواست از
بلندترین کوه ها بالا برود او پس از سال ها آماده سازی، ماجراجویی خود را
آغاز کرد ولی از آنجا که افتخار این کار را فقط برای خود می خواست، تصمیم
گرفت تنها از کوه بالا برود.
او سفرش را زمانی آغاز کرد که هوا رفته
رفته رو به تاریکی میرفت ولی قهرمان ما به جای آنکه چادر بزند و شب را زیر
چادر به شب برساند، به صعودش ادامه داد تا این که هوا کاملاٌ تاریک شد.
به
جز تاریکی هیچ چیز دیده نمیشد سیاهی شب همه جا را پوشانده بود و مرد
نمیتوانست چیزی ببیند حتی ماه وستاره ها پشت انبوهی از ابر پنهان شده بودند
.پ کوهنورد همانطور که داشت بالا میرفت، در حالی که چیزی به فتح قله
نمانده بود، ناگهان پایش لیز خورد و با سرعت هر چه تمامتر سقوط کرد..
سقوط
همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس، تمامی خاطرات خوب و بد
زندگیاش را به یاد میآورد. داشت فکر میکرد چقدر به مرگ نزدیک شده است که
ناگهان احساس کرد طناب به دور کمرش حلقه خورده و وسط زمین و هوا مانده است.
حلقه
شدن طناب به دور بدنش مانع از سقوط کاملش شده بود. در آن لحظات سنگین
سکوت، چارهای نداشت جز اینکه فریاد بزند:
“خدایا کمکم کن”. ناگهان صدایی از دل آسمان پاسخ داد از من
چه میخواهی ؟ - نجاتم بده.
- واقعاٌ فکر میکنی میتوانم نجاتت دهم.
-
البته تو تنها کسی هستی که میتوانی مرا نجات دهی.
- پس آن طناب دور کمرت
را ببر
برای یک لحظه سکوت عمیقی همه جا را فرا گرفت و مرد تصمیم گرفت
با تمام توان به طناب بچسبد و آن را رها نکند.
روز بعد، گروه نجات آمدند
و جسد منجمد شده یک کوهنورد را پیدا کردند که طنابی به دور کمرش حلقه شده
بود در حالیکه تنها یک متر با زمین فاصله داشت!!
و شما؟ شما تا چه حد به
طناب زندگی خود چسبیده اید؟ آیا تا به حال شده که طناب را رها کرده باشید؟
هیچگاه
به پیامهایی که از جانب خدا برایتان فرستاده میشود
هیچگاه نگویید که
خداوند فراموشتان کرده یا رهایتان کرده است.
هیچگاه تصور نکنید که او از
شما مراقبت نمیکند و به یاد داشته باشید خدا همواره مراقب شماست.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
( طناب ) Rope The
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
جوان ايراني :: متفرقه :: داستانهاي خواندني-
پرش به: