اينم يه شعر
5 مشترك
صفحه 1 از 1
اينم يه شعر
اينم يه شعر كه چند سال پيش خودم گفته بودم كه الان يادم اومد
هيچ داني عاشقم عشقم توئي اي نازنين
روح و جانم مال تو دردم نميداني بدان
تو خدايم در زمين و آن خداي آسمان
هردو را يكسان پرستم گر نميداني بدان
نام تو شعرم شد و شعرت وجودم را گرفت
بودنت آرام گرداند وجودم را نميداني بدان
باز آ اي ناز من سيمين برم بر شهر عشق
اين تن فرسوده ام بي تو نميماند نميدني بدان
روح و جانم مال تو دردم نميداني بدان
تو خدايم در زمين و آن خداي آسمان
هردو را يكسان پرستم گر نميداني بدان
نام تو شعرم شد و شعرت وجودم را گرفت
بودنت آرام گرداند وجودم را نميداني بدان
باز آ اي ناز من سيمين برم بر شهر عشق
اين تن فرسوده ام بي تو نميماند نميدني بدان
میترا- بازرس
- تعداد پستها : 1173
امتياز كاربر : 3049
تاريخ عضويت : 2009-12-21
ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من: مهربون
جوايز اخذ شده: بهترين كاربر
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد