شكر خدا همه چي آرومه!! [صحبتی کوتاه با حمید طالب زاده]

...به خصوص اگر آن خواننده چهره شناخته شده اي هم نباشد. اواخر پارسال، كم كم عبارت «همه چي آرومه، من چقدر خوشحالم» سر زبان‌ها افتاد. ترانه اي كه خيلي‌ها...

حميد طالب زاده كه دو آلبوم رسمي ناموفق در كارنامه خود دارد؛ با موفقيت ترانه «همه چي آرومه» به فكر انتشار آلبوم جديد پر سر و صداي خودش است
خيلي كم پيش مي آيد عبارات يك ترانه، ورد زبان‌ها شود و ملت همه آن را با هم زمزمه كنند. به خصوص اگر آن خواننده چهره شناخته شده اي هم نباشد. اواخر پارسال، كم كم عبارت «همه چي آرومه، من چقدر خوشحالم» سر زبان‌ها افتاد. ترانه اي كه خيلي‌ها صاحب صدايش را نمي شناختند. حميد طالب زاده جوان گمنامي كه از قضا قبل از اين كار هم چند قطعه خوانده بود؛ با «همه چي آرومه» چهره شد اما آيا اين چهره در موسيقي مي‌ماند يا يك جرقه بوده؟ خودش جواب مي‌دهد.

همه چي آرومه؟
خب! شكرخدا همه چي آرومه.

«همه چي آرومه» در يك سال پر سر و صدا مي آيد و گل مي كند. خيلي فكر شده اين كارا كرديد؟
من اين شعر را سال 87 از خانم مريم اسدي خريدم و همان موقع هم به سراغ ملودي رفتم و آن را هم تهيه كردم. براي همين اصلا هيچ ربطي به مسائل سياسي و اجتماعي سال گذشته نداشت. اين يك كار كاملا احساسي است و چيزي كه در فكر من براي اين ترانه مي گذشت، اين بود كه احساس بين يك پدر و فرزند يا مادر و فرزند يا يك زن و شوهر يا يك پيرمرد و پيرزن را بياورم تا هر كسي كه اين كاررا گوش مي كند به ياد آن كسي بيفتد كه دوستش دارد. پسر دايي من بعد از اين ترانه به من زنگ زد و گفت: «تو بهترين هديه را به من دادي. من دختر سه ماهه ام را بغل كردم و او را با اين ترانه خواباندم و لذت بردم. تو اين كار را از زبان من نسبت به دخترم خواندي.» اين‌ها خيلي خوب و قشنگ است و نيت من همين بود.

موفقيت اين كار تا حد زيادي بر مي گردد به ملودي خوب آن؛ ملودي اي كه از آن‌هايي كه اين روز‌ها در بازار هستند چند قدم جلوتر است.
هميشه وقتي يك تنوعي ايجاد مي شود براي همه جالب و نو به نظر مي آيد و همه غافلگير مي شوند؛ مثلا زماني يك سري شش و هشت‌ها و بعضا كارهاي شاد و ريتميك در بازار موج ميزد كه اگر ماهم دنباله رو آن‌ها مي شديم قطعا به جايي نمي رسيديم.

چه فاكتورهايي از نظر خودت باعث شد كه اين ترانه همه گير شود و به قولي موجي را به پا كند؟
اول از همه لطف خدا بود. تعارف نمي كنم ولي قطعا خدا خواسته كه اين اتفاق براي اين قطعه بيفتد چون من قبلا دو آلبوم رسمي در سال‌هاي 79 و 83 داشته ام ولي به دليل كوتاهي اي كه بعضي از دست اندر كاران كردند، آن دو آلبوم آن طور كه بايد و شايد مطرح نشد. مخاطبان موسيقي حالا وقتي ترانه همه چي آرومه را گوش مي كنند، فكر مي كنند من فقط همين يك ترانه را خوانده ام و به قول معروف تازه از راه رسيده و يك كار خوانده ام و آن هم خيلي شانسي گرفته و... هيچ كس نمي داند كه يك تجربه 16-15 ساله پشت اين قضيه هست. خوبي ديگر كار اين بود كه محدود به رنج سني خاصي نميشد. از دختر سه ، چهارساله ديده ام كه از اين كار لذت برده تا پيرمرد 70 ساله.

واكنش خاصي هم در بين اطرافيان و مردم كوچه و خيابان در ذهنت نسبت به اين ترانه باقي مانده؟
يكي از نزديكان دختري سه ساله دارد. پدر اين دختر از روي صدا شناخته كه اين كار همان كار من است و اين سي دي را خريده اند. اين دختر بچه سه ساله به قدري اين ترانه را گوش كرده و آن را دوست دارد كه من را «عمو آرومه» صدا مي كند. يك بار خانواده آن‌ها براي شام من را دعوت كردند به منزلشان. اين دختر آمد سمت من و با يك نگاه سوالي از من پرسيد: «تو واقعا همون عمو آرومه من هستي؟» و وقتي چند خط از ترانه را برايش خواندم از ته دل به من گفت: «عاشقتم!» و قطعه من را تا آخر يكنفس خواند و من هم با موبايلم از او فيلم گرفتم و هنوز هم آن فيلم را دارم.

اتفاقي كه براي تو افتاد شبيه اتفاقي است كه در سال‌هاي قبل براي خواننده‌هاي ديگر افتاد. آن‌ها يك قطعه‌شان گل مي كرد و معروف مي شدند و همان‌ها الان جزو معروف‌ترين خواننده‌هاي عرصه پاپ هستند. اين سريال براي تو هم قرار است تكرار شود؟
من مي‌روم جلو تا ببينم خدا چي مي خواهد. موفق شدن در اين زمينه به خيلي چيز‌ها بستگي دارد.

دوست داري اتفاقاتي كه مثلا براي بنيامين بهادري افتاد براي تو هم بيفتد؟
من براي همه هنرمندان احترام خاصي قائلم ولي دوست دارم كه راه خودم را بروم. من چهارچوب‌هاي خودم را براي كار دارم. هيچ مميزي روي كارمن نبود و من خيلي راحت توانستم حتي خط قرمز‌ها را رد كنم و اوج بگيرم ولي چهار چوب‌هايي براي خودم دارم كه بسيار براي من مهمند. من كلمات زننده و بي‌ربط را در كارم استفاده نكرده و نخواهم كرد و يك روند كاملا برنامه ريزي شده را در نظر گرفته ام و جلو مي روم. بنيامين هنرمند خوبي است ولي من بنيامين نيستم! من حميد طالب زاده ام.

خواننده‌هايي كه دراين چند سال با اين روال كه از موسيقي زير زميني بالا آمده اند و مثلا كار اولشان گرفته بعد از ورود به دنياي رسمي موسيقي و به خصوص در آلبوم دوم به شدت افت كرده و يك سقوط آزاد را تجربه كرده اند. توانستي برنامه اي براي خودت در نظر بگيري كه اسير اين افت نشوي؟
من هميشه از خدا خواسته ام كه اگر قرار است من به جايي برسم كه جنبه اش را ندارم، من به آن جا نرسم. همان طور كه شايد مي شد من ده سال پيش به اين جايگاه برسم ولي خدا نخواست و حالا اين اتفاق براي من افتاده. غرق شدن در زرق و برق ستاره بودن بدترين اتفاق ممكن است. يك جمله‌اي هست كه مي گويد فواره وقتي كه اوج مي گيرد، سقوط مي كند. من مديون مردم هستم؛ آن‌هايي كه كار من را گوش كردند و كپي كردند و به دور و بري‌هايشان هم دادند. دليلي براي مغرور شدن ندارم. مگر من كي هستم؟ تا شش ماه پيش كسي من را نمي شناخت. اين لطف خدا بوده و من هم بايد قدر شناس باشم.

دلايل سقوط نسل قديم خواننده‌هاي زير زميني اي را كه الان مجاز شده اند نگفتي؟
به نظر من تكرار مهم ترين عامل است؛ مثلا يك كاري را كه گل كرده دوباره مي آيد و عين آن را تكرار مي كند. بعد از همه چي آرومه، خيلي‌ها آمدند و گفتند كه تو دقيقا كارهاي بعدي ات را در همين رنج بخوان ولي من دو قطعه ساختم كه هيچ ربطي به همه چي آرومه ندارند؛ يك كار ترنس و يك قطعه شش و هشت شاد نخواستم با تكرار آن ريتم، خاطره خوب همه چي آرومه را خراب كنم.

خب. پس چرا هنوز توي زيرزميني؟ چرا بالا نيامدي؟ تو كه هم شهرتش را پيدا كرده اي و هم به قول خودت از تكرار اجتناب كرده اي؟
لفظ زيرزميني را اصلا دوست ندارم درباره من استفاده كنيد چون زير زميني بودن شامل حال كساني مي شود كه در شعرهايشان هيچ محدوديت عرفي و اجتماعي را در نظر نمي گيرند يا حرف‌هاي سياسي تند مي‌زنند يا از كلمات ركيك استفاده مي كنند. لفظ زيرزميني متعلق به آن‌هاست و من هرگز زيرزميني نيستم. يكي از دلايل محكم براي اين ادعايم هم اين است كه خود شما براي مصاحبه و بيشتر شناساندن من تشريف آورده ايد و با من مصاحبه مي كنيد. من تمام شرايط مملكتم را پذيرفته‌ام و به قوانينش احترام مي گذارم.
منظور من جنبه رسمي شدن فعاليت‌هايت بود. اين كه اقدامي براي دريافت مجوز براي اين كار و در مراحل بعدي براي آلبوم جديدت انجام داده اي؟ اين بهترين موفقيت براي انتشار آلبوم جديد تو مي تواند باشد.
بله، براي مجوز اقدام كرده ام.

سال 88 سال مرگ محسوس موسيقي پاپ بود. فكر مي كني چه اتفاقاتي افتاده كه خواننده‌هاي سرشناس ما تا اين حد نزول كرده اند و سطح كيفي كارها تا اين حد سقوط داشته؟
من هيچ نظري ندارم؛ از خودشان بپرسيد!

نه، اصلا منظورم اين نيست كه از كسي اسم بياوري اين اتفاقات را مي خواهم باز كنيم. نظر خودت را در مورد اين سقوط مي خواهيم بدانيم.
بسياري از اين هنرمندان دوستان خوب و نزديك من هستند. آن‌ها به هر حال زحمت كشيده اند. هر كسي كه آلبومي منتشر مي كند دلش مي خواهد كه اين كار بگيرد و گل كند اما شايد بعضي‌ها در انتخاب‌هايشان درست عمل نمي كنند ولي اين طور هم كه شما سال «88» را سال مرگ پاپ لقب مي دهيد زياد جالب نيست؛ يعني حتي يك آلبوم خوب هم نداشته ايم؟ واقعا اين طور نيست.

كارها از لحاظ كيفي هم خوب نبودند و فروش آلبوم‌ها هم خيلي افت داشت. اين حرف ما نيست، كارشناسان ادعا مي كنند.
خب، ما يك آلبوم را پشت ويترين قرار مي دهيم و پوستر خواننده آن آلبوم را هم جلوي مغازه مي زنيم و به مشتري مي گوييم برو بخر. خب، اگر او مي خواست عكس زيباتر و جذاب‌تر بخرد مي‌رفت عكس يك مدل را مي خريد. كار موسيقي را بايد به گوش رساند. همه جاي دنيا موسيقي رسانه دارد و به گوش مردم مي رسد و هنرمند به مردم شناسانده مي شود. حالا آن‌هايي كه هنوز دوام آورده اند واقعا خوب پشتكاري داشته اند. قانون كپي رايت هم كه در كشور ما معني ندارد. ديگر چه توقعي از موسيقي بايد داشت؟

يعني هنرمندان ما واقعا هيچ افتي نداشته اند و فقط عوامل بيروني و عواملي كه شما به آن اشاره كرديد باعث اين سقوط شده اند؟
اين را هم در نظر داشته باشيد كه شايد خيلي كساني كه شما از آن‌ها اسم مي‌بريد نمي توانند يك سري كار‌ها را كه دوست دارند ارائه دهند. يك عواملي پشت صحنه فعاليت‌هاي آن‌ها هست كه شايد آن‌ها به خواننده مي گويند كه اين را بخوان و آن يكي را نه. اين هم ضربه مي زند. افرادي در موسيقي ما هستند كه همه چيز هميشه از *** آن‌ها مي گذرد و تصميماتشان در روند موسيقي تاثير فراواني مي گذارد. خواننده‌ها بايد بيشتر در اين زمينه دقت كنند.

آينده تو هم به نوعي بايد با دست و پنجه نرم كردن با اين افراد بگذرد. خودت به اين موضوع فكر كرده‌اي؟
من از بابت اين كه اوايل كارم تا مدت‌ها زير سلطه يك افرادي بودم و پيش خودم اين طور فكر مي كردم كه فوقش دو سال كولي مي دهم ولي بالاخره اوج مي گيرم، تجربه خوبي دارم. كلي وعده و وعيد شنيدم ولي هيچ كدام عملي نشد، فقط عمر هنري من را سوزاندند. آن زمان كه من مي خواندم شايد فقط ده خواننده در بازار رسمي بود. البته حالا آن تجربه‌ها به كمكم مي آيند و مطمئن باشيد ديگر به كسي باج نخواهم داد.

براي انتشار آلبوم جديد تصميمي هم گرفته اي؟
پيشنهاد‌هايي هست ولي هنوز دو دو تا چهار تا مي كنم. هر چند اعتراف مي كنم كه من مجبور بودم اين گونه فعاليت كنم چون شما خودتان را جاي يك تهيه كننده بگذاريد. حميد طالب زاده دو آلبوم داده بود و اتفاقي نيفتاده بود و البته حالا براي آلبوم جديد پيش شما آمده. شما پيش خودتان فكر مي كنيد اگر قرار بود اتفاقي بيفتد در همان دو آلبوم قبلي مي افتاد. چه بسا كه خيلي‌ها به من گفتند تو يك مهره سوخته اي، وقتت گذشته.

تا وقتی که بود همه چیز اروم بود و من عاشق این شعر بودم
ولی از وقتی رفته دیگه هیچی اروم نیست

نبینم غم داری آجی گلم،
حتماً یه دلیل قانع کننده واسه رفتنش داشته،
غصه نخور خدا رو داری

hame raftand kasi doro varam nist