مقاله در مورد تورم و رابطه ان با سرمایه گذاری
جوان ايراني :: متفرقه :: گفتگوي ازاد
صفحه 1 از 1
مقاله در مورد تورم و رابطه ان با سرمایه گذاری
مقاله منبع
تورم و رابطهي آن با سرمايهگذاران عنوان
نويسنده
1387/03/19 تاريخ
چه چيزي باعث تورم مي شود و تورم چگونه سطح زندگي شما را تحت تاثير قرار مي دهد؟ در اين مقاله در پي پاسخ دادن به چنين سوالاتي هستيم .
خلاصه
روزنامه تفاهم 19/03/87 مرجع
در طول جنگ جهاني دوم شما يک قرص نان را به قيمت 15 سنت ، يک ماشين صفر کيلومتر را به قيمت هزار دلار و يک خانه متوسط را به قيمت 5000 دلار خريداري مي کرديد .
اما امروزه قيمت يک قرص نان ، يک ماشين صفر کيلومتر و يک خانه متوسط هماني نيست که در آن زمان بو د و قيمتها فرق کرده اند ، خيلي هم فرق کرده اند .
در طول 60 سال گذشته ما شاهد تورمهاي بسياري بوده ايم . هنگامي که در اواسط 1970 تورم آمريکا دو رقمي شد مردم آن را دشمن درجه يک خود تلقي مي کردند و در کشور ما هم که الان تورم دورقمي است باز مردم آن را دشمن درجه يک خود تلقي مي کنند اما به اين نکته توجه داشته باشيد که نه همه مردم ! اگر چه از آن زمان نگراني عمومي مردم آمريکا درباره تورم کاهش پيدا کرده است ولي ترس از تورم هرگز از ميان مردم آنجا رخت بر نبسته است و البته تورم هم هيچگاه از بين نرفته و ما شاهد تورمهاي هر چند اندک در سالهاي گذشته در آن کشور بوده ايم .
قيمتها در مرور زمان افزايش مي يابند و همه اين را مي دانند اما عموم مردم درباره عوامل موثر در تورم اطلاعات چنداني ندارد . چه چيزي باعث تورم مي شود و تورم چگونه سطح زندگي شما را تحت تاثير قرار مي دهد؟ در اين مقاله در پي پاسخ دادن به چنين سوالاتي هستيم .
تورم چيست ؟
تورم به اين صورت تعريف شده است افزايش مدام در سطح عمومي قيمتها ي کالا و خدمات و رشد آن هم بصورت درصد بيان مي شود . با افزايش تورم به ازاي هر دلاري که قبلا با آن دو کيلو سيب مي خريديد الان نمي توانيد به همان ميزان بخريد . در واقع با وجود تورم ارزش دلار نمي تواند ثابت بماند .
ارزش واقعي هر دلار يا هر واحد پولي که مد نظر شما باشد قدرت خريدي است که آن واحد پولي دارد و قدرت خريد پول يعني ميزان کالا و خدماتي که مي توان با آن خريد .
به نظر شما چرا در کشور ما يک دلار قوي تر از يک ريال است . چون ميزان جنسي که با يک دلار مي توان خريد بسيار بيشتر از ميزان جنسي است که با هزار ريال مي توان خريد چه برسد به واحد برابر يعني يک ريال اگر نرخ تورم ده درصد باشد و قيمت يک آدامس هم يک دلار باشد شما سال ديگر نمي توانيد با يک دلاري که ذخيره کرده ايد آدامس بخريد و بايد 10 سنت ديگر هم پيدا کنيد هر چند که از نظر اسمي همان يک دلار را داريد و لي في الواقع اين دلار اگرچه از نظر ظاهري همان دلار پارسال است ولي از لحاظ باطني ضعيف تر شده است . تفاوت آن دو در قدرت خريد آنها مي باشد که در دو مقطع زماني مختلف (پارسال و امسال ) با هم فرق مي کنند .
انواع مختلفي از تورم وجود دارد :
تورم مثبت (inflation )
وقتي که سطح عمومي قيمت کالاها خدمات افزايش پيدا مي کنند .
تورم منفي يا کاهش قيمتها ( deflation)
وقتي است که سطح عمومي قيمت کالاها و خدمات کاهش پيدا مي کند درست نقطه مقابل تورم مثبت
تورم شديد (inflation hyper)
حالتي است که تورم يا همان افزايش سطح عمومي قيمتها به سرعت اتفاق مي افتد.يکي از بازترين نوع اين تورم در 1923در آلمان اتفاق افتد : زماني که قيمتها در عرض يک ماه معادل 2500 در صد رشد کردند .در زمانهاي وقوع اين نوع از تورم صفرهاي پولها به سرعت بي ارزش مي شود
تورم رکوردي ( stagflation)
رکوردي ترکيبي از بيکاري بالا و رکورد اقتصادي همراه با تورم است . نمونه بارز اين حالت در سال 1970 در کشورهاي صنعتي اتفاق افتاد . زماني که شرايط بد اقتصادي با افزايش قيمت نفت توسط اپک همراه شد . در سالهاي اخير بيشتر کشورهاي توسعه يافته سعي کرده اند تا نرخ تورم را در حدود 2 الي 3 درصد نگهدارند .
دلايلي که باعث تورم مي شوند .
اقتصاد دانان همواره با اين اميد از خواب بيدار مي شوند تا شانس اين را داشته باشند که با عوامل ايجاد کننده تورم مبارزه کنند . اگرچه هيچ توافق کلي در عوامل به وجود آورنده تورم وجود ندارد اما تئوريهاي که تقريبا به صورت عمومي پذيرفته شده اند از اين قرار هستند .
تورم ناشي از فشار تقاضا (Demand-Pull Inflation ) اين تئوري به صورت خلاصه مي گويد که اگر پول زيادي مقدار کالا و خدمات کمي را تعقيب کند تورم بوجود مي آيد . به عبارت ديگر اگر تقاضاي کالا و خدمات بيشتر از عرضه آن کالا و خدمات رشد کند قيمتها افزايش پيدا خواهند کرد و اين همان تورم است . اين حالت معمولا در اقتصادهاي در حال رشد اتفاق مي افتد .
تورم ناشي از فشار هزينه (Cost-Push Inflation ) زماني که هزينه هاي توليد شرکت بالا مي رود آنها ناچار مي شوند قيمتها را بالا ببرند تا حاشيه سود خودشان را براي ادامه فعاليت نگه دارند . اين افزايش در هزينه ها مي تواند شامل افزايش دستمزدها ، ماليات و هزينه هاي وادرات باشند . به اين نوع افزاش در قيمتها تورم ناشي از فشار هزينه گفته مي شود .
هزينه هاي تورم .
اگر چه تقريبا همه تورم را به چشم يک شيطان و دشمن نگاه مي کنند اما لزوما آن طور نمي باشد ، تورم بر همه مردم به يک ميزان اثر ندارد .اگر دشمن عدهاي از مردم باشد دوست صميمي عده اي ديگر نيز هست . همچنين اثرات تورم به اين مطلب نيز بستگي دارد که آيا تورم مورد انتظار بوده است يا خير .
اگر نرخ تورم به ميزاني باشد که مردم انتظار آن را داشته باشند ( تورم قابل پيش بيني ) جبران اثرات آن راحتر مي شود . مثلا بانکها مي توانند در نرخ بهره هاي خود تجديد نظر کنند و کارگران مي تواند با افزايش سطح عمومي قيمتها در مورد قراردادها ي کاريشان با کارفرماها به بحث بنشيند . مشکلات عمده زماني به وقوه مي پيوندند که تورم به صورت غير منتظره اتفاق مي افتد . از جمله اين مشکلات ناشي از تورم غير منظره مي توان به موارد ذيل اشاره کرد .
وام دهندگان مي بازند و وام گيرندگان سود مي برند چون وام دهندگان چنين تورمي را پيش بيني نکرده بودند . دقيقا مشابه به اين موضوع است که وام گيرندگان وامهاي بدون بهره اي را گرفته اند و در شرايط حادتر مي توان گفت بسيار کمتر از آن مبلغي که وام گرفته اند مي پردازند .
عدم اطمينان نسبت به آينده و اين که چه اتفاقي ممکن است بيفتد باعث مي شود شرکتها و افرد مايل به خرج کردن نباشند که در بلند مدت به روند اقتصادي کشورها لطمه مي زند .
مردمي که درآمد ثابتي دارند شاهد کاهش قدرت خريد عايديهاي ماهانه شان بوده و سطح زندگي آنها به طرف پايين سير مي کند در واقع اژدهايي دزد مسلک به نام تورم هر ماهه مبلغي از درآمدهاي آنها را به زور از دستشان مي ستاند .
اگر نرخ تورم هر کشوري بالاتر از نرخ تورم ساير کشورها باشد محصولات داخلي قدرت رقابتي خود ر ا از دست مي دهند .
مردم معمولا از افزايش قيمتها شکايت مي کنند و غافل از اين حقيقت هستند که ما هميشه در طول زمان با اين پديده مواجه بوده ايم و مشکل اصلي در عدم افزايش حقوق به ميزان افزايش تورم است .
توجه داشته باشيد که بالاخره تورم نشانه اي از اقتصاد رو به رشد مي باشدودر بعضي مواقع تورم بسيار پايين و حتي تورم منفي مثل تورم حاد و شديد مي تواند بد باشد . عدم وجود تورم ممکن است به اين معني باشد که اقتصاد در حال ضعيف شدن است .
همانطور که مي بينيد نمي توان به تورم برچسب هميشه خوب يا هميشه بد داد خوب يا بد بودن تورم بسته به شريط اقتصادي و بسته به موقعيت شخصي شما دارد .
تورم چکونه اندازه گيري مي شود .
محاسبه تورم براي دولت و متخصصان آماريش کار آساني نيست ؟ براي اينکه تعد اد زيادي از کالاها و خدمات که نوسانات آنها مي تواند نماينده نماينده نوسانات اقتصادي هر کشوري باشد در سبدي به نام سبد بازار جمع آوري مي شوند .
مقدار پولي که براي خريد سبد کالاي بازار لازم است محاسبه مي شود و در مقطعهاي زماني مختلف ( معمولا هر ماهه ) دوباره اين ميزان پول اندازه گيري مي شود.
فرض کنيد در مرتبه اول مبلغ هزار دلار براي خريد يک سبد کالا که مشتمل بر 200 نوع کالا و يا خدمات بود کفايت مي کرد اگر يک ماه ديگر ميزان پول لازم براي خريدهمان مقدار مشخص و ثابت از همان 200 نوع کالا و خدمات برابر 1100 دلار باشد شاهد تورم مثبت 10 درصدي در طول يک ماه بوده ايم و اگر 900 دلار کفايت کند مي توان گفت که در طول يک ماه گذشته تورم منفي داشته ايم و سطح عمومي قيمتها کاهش پيدا کرده است و لزوما نه قيمت همه کالاها ، شايد از ميان اين 200 نوع کالا شاهد بوده ايم که 15 مورد هم افزايش قيمت داشته اند ولي در کل به صورت ميانگين سطح عمومي قيمتها پايين آمده است .
در آمريکاي شمالي ، دو شاخص عمده قيمتي براي محاسبه تورم وجود دارد .
شاخص قيمت مصرف کننده :
شاخصي که تغييرات قيمتها کالاهاي مورد نياز مصرف کنندگان و يا خانوار ها را مي سنجد و شامل کالاها يي مثل بنزين ، خوراک ، پوشاک ، و اتومبيل مي شود .
در واقع اين شاخص تغييرات قيمتي را از ديدگاه خريداران و مصرف کنندگان خرد که خانوارها باشند مي سنجد و کالاهاي انتخاب شده هم از طريق مصاحبه و ساير روشها ي گرد آوري اطالاعات از همين خانوارها بدست آمده است .
شاخصهاي قيمت توليد کننده
مجموعه اي از شاخص ها هستند که متوسط تغييرات قيمتهاي عمده فروش توليد کنندگان داخلي را در يک فاصله زماني اندازه گيري مي کند .
محاسبه اين شاخص ها مشابه يک کارتحقيقاتي بزرگ است که هر ماهه صورت مي گيرد . در آمريکا وزارت کار از طريق ارتباطاتي که با هزران خرده فروش ، موسسات خدماتي ، موسسات اجاره دهنده و مطبهاي پزشکان دارد . اطلاعات مربوط به هزاران قلم کالا را براي محاسبه شاخص قيمت مصرف کننده جمع آوري مي کند .
در بلند مدت نرخ تورمي که شاخص قيمت مصرف کننده و شاخصهاي قيمتي توليد کننده نشان مي دهند بر هم منطبق است اما در کوتاه مدت رشد شاخص هاي قيمت توليد کننده قبل از شاخص قيمت مصرف کننده صورت مي گيرد .
در حالت کلي سرمايه گذاران به تغييرات شاخص قيمت مصرف کننده از تغييرات شاخصهاي قيمتي توليد کننده اهميت بيشتري مي دهند چرا که با اين شاخص احساس نزديکي بيشتري مي کنند .
تورم و نرخ هاي بهره
در آمريکا نرخهاي بهره توسط فدرال رزرو مشخص مي شود که همان بانک مرکزي آمريکا باشد . هيات مديره فدرال رزرو متشکل از هفت نفر است که بوسيله ريس جمهور براي 14 سال انتخاب مي شوند ولي به تاييد مجلس سنا هم بايد برسند . هيات مزبور مسوليت تدوين سياستهاي مثل ميزان ذخيره قانوني و نرخ بهره است .
هيات مديره فدرال رزرو در طول يک سال 8 بار دور هم جمع مي شوند تا اهداف مربوط به نرخ بهره کوتاه مدت را تنظيم کنند . دو عامل مهم تاثير گذار بر تصميمات آنها شاخص هاي قيمتها مصرف کننده و شاخصهاي قيمتي توليد کننده مي باشند .
نرخ بهره از فاکتورهاي مهم هر اقتصادي مي باشد به عنوان مثال مي توان گفت که نرخهاي بهره مستقيما در بازارهاي وام دهي و وام گيري يا بازارهاي اعتباري تاثير گذار است و نرخهاي بهره بالا باعث بالا رفتن هزينه هاي وام گيري براي گيرندگان اعتبار مي شود.
هدف فدرال رزرو از بازي با نرخ بهره رسيدن به اهداف سه گانه زير است .
بيشترين اشتغال ممکن
تثبيت قيمتها
سطح مناسبي از رشد اقتصادي
به محض اين که نرخ بهره پايين مي آيد خانوارها مصارف خودشان را افزايش مي دهند و اين عمل باعث بر انگيختن رشد اقتصادي مي شود .
بر خلاف باور عمومي و شايع بين مردم ، رشد اقتصادي بيش از حد مي تواند زيان آور باشد .رشد اقتصادي سريع ، تورم حاد و شديدي را باعث مي شود که مشکلات خاص خودش را بوجود خواهد آورد ولي از اين نکته هم نبايد غافل شد که اقتصاد بدون تورم هم در واقع يک اقتصاد ايستاده و راکدي خواهد بود.
سطح مناسبي از رشد اقتصادي و در نتيجه سطح مناسبي از تورم جايي در ميانه ها است و پيدا کردن آن سطح مناسب کار فدرال رزرو است . بالا و پايين بردن نرخ تورم از طرف فدرال رزرو در واقع تلاشي براي سر بريدن تورمهاي آتي است . اگر رشد را اقتصادي به حرکت يک اسب تشبيه کنيم بسياري از مطالب روشنتر خواهد شد .
اين اسب ممکن است در جهت مقصد مورد نظر به سرعت و يا آهسته حرکت کند ، در جا بزند و يا حتي بر خلاف جهت مقصد حرکت کند . اگر اسب تندتر ار سرعت مورد نظر و مطلوب حرکت کند رشد اقتصادي سريع اتفاق خواهد افتاد . اما پي گيري سه بيشترين اشتغال ممکن ، ثبيت قيمتها و رشد اقتصادي در کنار هم الزامي است.
پس اين اسب هم بايد در مسير مناسب حرکت کند و هم با سرعتي که به ساير اهداف لطمه نزند وظيفه حرکت دادن اين اسب بر عهده فدرال رزرو است و نرخ بهره به مثا به شلاق و افسار در دستان اوست تا جهت و سرعت حرکت اسب را تنظيم کند .
البته توجه داشته باشيد که نرخ تورم تنها عامل اثر گذار در تصميمات فدرال رزرو نمي باشد به عنوان مثال در شرايط وقوع بحران در بازارهاي مالي ممکن است فدرال رزرو با کاهش نرخهاي بهره بخواهد سرمايه گذاريهاي را بسوي بازارهاي مالي حرکت دهد .
تورم سرمايه گذاران .
يکي از سوالات ت مهمي که در باره تورم در ذهن سرمايه گذاران بوجود مي آيد اين است تاثير تورم بر سرمايه گذريهاي من چگونه خواهد بود . اثر تورم بر سرمايه گذاريهاي شما بستگي به اوراق بهاداري دارد که شما روي آن سرمايه گذاري کرده ا يد .
اگر شما فقط در سهام سرمايه گذاري کرده باشيد نگراني شما از تورم آنچنان نبايد باشد که باعث بي خوابيتان گردد . در بلند مدت شر کتها هم با افزايش قيمت محصولات و در نتيجه بالا رفتن ميزان سود اگر بر تورم هم غلبه نکنند از آن عقب نخواهند ماند . البته در اينجا يک استثنا وجود دارد و آن زماني است دچار تورم رکوردي بشويم .
تورم رکودي ترکيب يک شرايط اقتصادي بد با افزايش هزينه ها يا تورم مي باشد که براي سهامها و سهامدارها بسيار بد است در اين شريط شرکت هم مثل يک مصرف کننده است و هر چند که ميزان پول بيشتري بدست مي آورد ولي قدرت خريد او به علت وجود تورم مدام کاهش پيدا مي کند .
در مواقعي که تورم شديدي وجود دارد . ممکن آمار و ارقامي که شرکتها منتشر مي کنند چنان بنمايد که شرکتها رو به رشد حرکت مي کنند ولي يک تحليل گر خوب گول اين اعداد و ارقام را نخواهد خورد .
در مقام يک تحليل گر بايبد به اثرات تورم در صورتهاي مالي ، و مخصوصا ارزيابي موجوديها دقت کرد . بيشترين ضربه تورم متوجه کساني مي شود که در داريي هاي با در آمد ثابت سرمايه گذاري کرده اند . فرض کنيد که شما پارسال مبلغ هزار دلار در اوراق خزانه اي با بازدهي 10 درصد سرمايه گذاري کرده ايد.
در آخر سال اول سرمايه گذاري شما بايد بازدهي برابر 10 درصد باشد يعني معادل مبلغ 100 دلار ولي اگر نرخ تورم در همان سال برابر 8 در صد مثبت بوده اباسد بازدهي واقعي شما معادل دو درصد است يعني 20 دلار نه 100 دلار اين مثال بخوبي تفاوت بين بازدهي اسمس و بازدهي واقعي را نشان مي دهد .
نرخ بازده واقعي ميزان رشد قدرت خريد شما ست ولي نرخ بازده اسمي ميزان رشد پول شما .
نرخ بازدهي واقعي حاصل کسر نرخ تورم از نرخ بازدهي اسمي است .
در مثال فوق نرخ بهره واقعي معادل دو درصد است . در بعضي مواقع ممکن است ظاهرا نرخ بهره اي بگيرد اما ممکن است نرخ بهره واقعي او منفي باشد .
زماني که نرخ تورم بالاتر از نرخ بهره اسمي است .به عنوان يک سرمايه گذار شما بايد به نرخ بهره واقعي و يا نرخ بازدهي واقعي سرمايه گذاري خود توجه کنيد در حاليکه بيشتر سرمايه گذاران متاسفانه تنها به نرخ بازدهي اسمي توجه دارند و از توجه به نرخ بازدهي واقعي که همان ميزان قدرت خريد پول باشد غافل مي شوند . در شرايط ممکن است حتي نرخ بازدهي واقعي شما منفي باشد . زماني که بازدهي اسمي کمتر از نرخ تورم است .
اوراق قرضه ضد تورم .
در پي نوآوريهاي جديدي که در بازارهاي مالي مي شود اوراق بهادار ي وجود دارند که سرمايه گذاران را در مورد اينکه بازدهي آنها توسط تورم بلعيده نخواهد شد تضمين مي کنند .
به عنوان مثال نوعي اوراق خزانه ضد تورم (Treasury inflation-protected securities ) وجود دارد که پرداخت اصل و بهره سرمايه گذاران با شاخصي مثل شاخص قيمت مصرف کننده مرتبط شده است و در صورت افزايش شاخص مصرف کننده که نشانه اي از تورم است ،براي جبران تورم مبالغ پرداختي به سرمايه گذاران از بابت اصل و بهره سرمايه گذارايهاي آنها نيز به ميزان تورم افزايش خواهد يافت.
اگرچه اين نوع اوراق بهادار پيشنهادهاي خوبي به نظر مي رسند اما طنزي که در مورد اين اوراق در وال استريت رايج شده اين است که فروش کولر هاي گازي و آبي در روزهاي پاياني تابستان بسيار راحت از متقاعد کردن سرمايه گذاران به اين مطلب است که آنها بايد سرمايه گذاريهايشان را در قبال تورم حفظ کنند .
نرخ تورم در سالهاي اخير آنچنان پايين بوده است که فاکتور تورم مساله مهمي در تصميم گيريهاي سرمايه گذاران نمي باشد . علاوه بر آن نرخ بازدهي پيشنهادي اين اوراق بدون ريسک آنچنان پايين است که توجهي را بر نمي انگيزد .
نتيجه گيري
بعد از خواندن مقاله شما بايد يک بينش کلي در مورد تورم و اثرات آن بدست آورده باشيد . شما دانستيد که تورم به خودي خود نه خوب است نه بد . مثل بسياري از چيزهاي ديگري که در زندگي هاي ما وجود دارد .
اثرات تورم بستگي به موقعيت شما دارد . باران شديد براي کشوري که پيش بيني هاي قبلي را کرده و سدهاي ساخته است نعمت است و براي کشوري که آمادگي اين باران ها را ندارد سيل است و ويرانگر.
خلاصه از مطالب گفته شده به اين شرح مي باشد .
تورم ، افزايش مدام سطح عمومي قيمتها ي کالاها و خدمات است
وقتي که تورم به سمت بالا حرکت مي کند و صعودي است قدرت خريد پول پايين مي آيد
دو تئوري مورد قبولي که در مورد عوامل ايجاد کننده تورم وجود دارد عبلارتند از تورم ناشي از فشار هزينه و تورم ناشي از فشار تقاضا
وقتي که يک تورم غير منتظره در اقتصاد اتفاق مي افتد وام دهندگان و مردمي که در آمد ثابتي دارند مي بازند ،هزينه هاي خوراک بالا مي رود و عدم اطمينان باعث کاهش مخارج خانوارها و بنگاها شده و قدرت رقابتي صادر کنندگان تضعيف مي شود.
عدم وجود تورم يا کاهش قيمتها لزوما چيز خوبي نمي باشد
اندازه گيري تورم از طريق شاخصهاي قيمتي صورت مي گيرد
دو گروه مهم از شاخصهاي قيمتي که تورم ر اندازه گيري مي کنند عبارتند از شاخص قيمت مصرف کننده و شاخصهاي قيمتي توليد کننده يا شاخصهاي قيمتي عمده فروشي
نرخهاي بهره در آمريکا توسط فدرال رزرو مشخص مي شوند و نرخ تورم نقش مهمي را در تعيين ميزان نرخ بهره بازي مي کند.
9- در بلند مدت سهام ها وسيله خوبي براي محافظت در مقابل تورم هستند
تورم و رابطهي آن با سرمايهگذاران عنوان
نويسنده
1387/03/19 تاريخ
چه چيزي باعث تورم مي شود و تورم چگونه سطح زندگي شما را تحت تاثير قرار مي دهد؟ در اين مقاله در پي پاسخ دادن به چنين سوالاتي هستيم .
خلاصه
روزنامه تفاهم 19/03/87 مرجع
در طول جنگ جهاني دوم شما يک قرص نان را به قيمت 15 سنت ، يک ماشين صفر کيلومتر را به قيمت هزار دلار و يک خانه متوسط را به قيمت 5000 دلار خريداري مي کرديد .
اما امروزه قيمت يک قرص نان ، يک ماشين صفر کيلومتر و يک خانه متوسط هماني نيست که در آن زمان بو د و قيمتها فرق کرده اند ، خيلي هم فرق کرده اند .
در طول 60 سال گذشته ما شاهد تورمهاي بسياري بوده ايم . هنگامي که در اواسط 1970 تورم آمريکا دو رقمي شد مردم آن را دشمن درجه يک خود تلقي مي کردند و در کشور ما هم که الان تورم دورقمي است باز مردم آن را دشمن درجه يک خود تلقي مي کنند اما به اين نکته توجه داشته باشيد که نه همه مردم ! اگر چه از آن زمان نگراني عمومي مردم آمريکا درباره تورم کاهش پيدا کرده است ولي ترس از تورم هرگز از ميان مردم آنجا رخت بر نبسته است و البته تورم هم هيچگاه از بين نرفته و ما شاهد تورمهاي هر چند اندک در سالهاي گذشته در آن کشور بوده ايم .
قيمتها در مرور زمان افزايش مي يابند و همه اين را مي دانند اما عموم مردم درباره عوامل موثر در تورم اطلاعات چنداني ندارد . چه چيزي باعث تورم مي شود و تورم چگونه سطح زندگي شما را تحت تاثير قرار مي دهد؟ در اين مقاله در پي پاسخ دادن به چنين سوالاتي هستيم .
تورم چيست ؟
تورم به اين صورت تعريف شده است افزايش مدام در سطح عمومي قيمتها ي کالا و خدمات و رشد آن هم بصورت درصد بيان مي شود . با افزايش تورم به ازاي هر دلاري که قبلا با آن دو کيلو سيب مي خريديد الان نمي توانيد به همان ميزان بخريد . در واقع با وجود تورم ارزش دلار نمي تواند ثابت بماند .
ارزش واقعي هر دلار يا هر واحد پولي که مد نظر شما باشد قدرت خريدي است که آن واحد پولي دارد و قدرت خريد پول يعني ميزان کالا و خدماتي که مي توان با آن خريد .
به نظر شما چرا در کشور ما يک دلار قوي تر از يک ريال است . چون ميزان جنسي که با يک دلار مي توان خريد بسيار بيشتر از ميزان جنسي است که با هزار ريال مي توان خريد چه برسد به واحد برابر يعني يک ريال اگر نرخ تورم ده درصد باشد و قيمت يک آدامس هم يک دلار باشد شما سال ديگر نمي توانيد با يک دلاري که ذخيره کرده ايد آدامس بخريد و بايد 10 سنت ديگر هم پيدا کنيد هر چند که از نظر اسمي همان يک دلار را داريد و لي في الواقع اين دلار اگرچه از نظر ظاهري همان دلار پارسال است ولي از لحاظ باطني ضعيف تر شده است . تفاوت آن دو در قدرت خريد آنها مي باشد که در دو مقطع زماني مختلف (پارسال و امسال ) با هم فرق مي کنند .
انواع مختلفي از تورم وجود دارد :
تورم مثبت (inflation )
وقتي که سطح عمومي قيمت کالاها خدمات افزايش پيدا مي کنند .
تورم منفي يا کاهش قيمتها ( deflation)
وقتي است که سطح عمومي قيمت کالاها و خدمات کاهش پيدا مي کند درست نقطه مقابل تورم مثبت
تورم شديد (inflation hyper)
حالتي است که تورم يا همان افزايش سطح عمومي قيمتها به سرعت اتفاق مي افتد.يکي از بازترين نوع اين تورم در 1923در آلمان اتفاق افتد : زماني که قيمتها در عرض يک ماه معادل 2500 در صد رشد کردند .در زمانهاي وقوع اين نوع از تورم صفرهاي پولها به سرعت بي ارزش مي شود
تورم رکوردي ( stagflation)
رکوردي ترکيبي از بيکاري بالا و رکورد اقتصادي همراه با تورم است . نمونه بارز اين حالت در سال 1970 در کشورهاي صنعتي اتفاق افتاد . زماني که شرايط بد اقتصادي با افزايش قيمت نفت توسط اپک همراه شد . در سالهاي اخير بيشتر کشورهاي توسعه يافته سعي کرده اند تا نرخ تورم را در حدود 2 الي 3 درصد نگهدارند .
دلايلي که باعث تورم مي شوند .
اقتصاد دانان همواره با اين اميد از خواب بيدار مي شوند تا شانس اين را داشته باشند که با عوامل ايجاد کننده تورم مبارزه کنند . اگرچه هيچ توافق کلي در عوامل به وجود آورنده تورم وجود ندارد اما تئوريهاي که تقريبا به صورت عمومي پذيرفته شده اند از اين قرار هستند .
تورم ناشي از فشار تقاضا (Demand-Pull Inflation ) اين تئوري به صورت خلاصه مي گويد که اگر پول زيادي مقدار کالا و خدمات کمي را تعقيب کند تورم بوجود مي آيد . به عبارت ديگر اگر تقاضاي کالا و خدمات بيشتر از عرضه آن کالا و خدمات رشد کند قيمتها افزايش پيدا خواهند کرد و اين همان تورم است . اين حالت معمولا در اقتصادهاي در حال رشد اتفاق مي افتد .
تورم ناشي از فشار هزينه (Cost-Push Inflation ) زماني که هزينه هاي توليد شرکت بالا مي رود آنها ناچار مي شوند قيمتها را بالا ببرند تا حاشيه سود خودشان را براي ادامه فعاليت نگه دارند . اين افزايش در هزينه ها مي تواند شامل افزايش دستمزدها ، ماليات و هزينه هاي وادرات باشند . به اين نوع افزاش در قيمتها تورم ناشي از فشار هزينه گفته مي شود .
هزينه هاي تورم .
اگر چه تقريبا همه تورم را به چشم يک شيطان و دشمن نگاه مي کنند اما لزوما آن طور نمي باشد ، تورم بر همه مردم به يک ميزان اثر ندارد .اگر دشمن عدهاي از مردم باشد دوست صميمي عده اي ديگر نيز هست . همچنين اثرات تورم به اين مطلب نيز بستگي دارد که آيا تورم مورد انتظار بوده است يا خير .
اگر نرخ تورم به ميزاني باشد که مردم انتظار آن را داشته باشند ( تورم قابل پيش بيني ) جبران اثرات آن راحتر مي شود . مثلا بانکها مي توانند در نرخ بهره هاي خود تجديد نظر کنند و کارگران مي تواند با افزايش سطح عمومي قيمتها در مورد قراردادها ي کاريشان با کارفرماها به بحث بنشيند . مشکلات عمده زماني به وقوه مي پيوندند که تورم به صورت غير منتظره اتفاق مي افتد . از جمله اين مشکلات ناشي از تورم غير منظره مي توان به موارد ذيل اشاره کرد .
وام دهندگان مي بازند و وام گيرندگان سود مي برند چون وام دهندگان چنين تورمي را پيش بيني نکرده بودند . دقيقا مشابه به اين موضوع است که وام گيرندگان وامهاي بدون بهره اي را گرفته اند و در شرايط حادتر مي توان گفت بسيار کمتر از آن مبلغي که وام گرفته اند مي پردازند .
عدم اطمينان نسبت به آينده و اين که چه اتفاقي ممکن است بيفتد باعث مي شود شرکتها و افرد مايل به خرج کردن نباشند که در بلند مدت به روند اقتصادي کشورها لطمه مي زند .
مردمي که درآمد ثابتي دارند شاهد کاهش قدرت خريد عايديهاي ماهانه شان بوده و سطح زندگي آنها به طرف پايين سير مي کند در واقع اژدهايي دزد مسلک به نام تورم هر ماهه مبلغي از درآمدهاي آنها را به زور از دستشان مي ستاند .
اگر نرخ تورم هر کشوري بالاتر از نرخ تورم ساير کشورها باشد محصولات داخلي قدرت رقابتي خود ر ا از دست مي دهند .
مردم معمولا از افزايش قيمتها شکايت مي کنند و غافل از اين حقيقت هستند که ما هميشه در طول زمان با اين پديده مواجه بوده ايم و مشکل اصلي در عدم افزايش حقوق به ميزان افزايش تورم است .
توجه داشته باشيد که بالاخره تورم نشانه اي از اقتصاد رو به رشد مي باشدودر بعضي مواقع تورم بسيار پايين و حتي تورم منفي مثل تورم حاد و شديد مي تواند بد باشد . عدم وجود تورم ممکن است به اين معني باشد که اقتصاد در حال ضعيف شدن است .
همانطور که مي بينيد نمي توان به تورم برچسب هميشه خوب يا هميشه بد داد خوب يا بد بودن تورم بسته به شريط اقتصادي و بسته به موقعيت شخصي شما دارد .
تورم چکونه اندازه گيري مي شود .
محاسبه تورم براي دولت و متخصصان آماريش کار آساني نيست ؟ براي اينکه تعد اد زيادي از کالاها و خدمات که نوسانات آنها مي تواند نماينده نماينده نوسانات اقتصادي هر کشوري باشد در سبدي به نام سبد بازار جمع آوري مي شوند .
مقدار پولي که براي خريد سبد کالاي بازار لازم است محاسبه مي شود و در مقطعهاي زماني مختلف ( معمولا هر ماهه ) دوباره اين ميزان پول اندازه گيري مي شود.
فرض کنيد در مرتبه اول مبلغ هزار دلار براي خريد يک سبد کالا که مشتمل بر 200 نوع کالا و يا خدمات بود کفايت مي کرد اگر يک ماه ديگر ميزان پول لازم براي خريدهمان مقدار مشخص و ثابت از همان 200 نوع کالا و خدمات برابر 1100 دلار باشد شاهد تورم مثبت 10 درصدي در طول يک ماه بوده ايم و اگر 900 دلار کفايت کند مي توان گفت که در طول يک ماه گذشته تورم منفي داشته ايم و سطح عمومي قيمتها کاهش پيدا کرده است و لزوما نه قيمت همه کالاها ، شايد از ميان اين 200 نوع کالا شاهد بوده ايم که 15 مورد هم افزايش قيمت داشته اند ولي در کل به صورت ميانگين سطح عمومي قيمتها پايين آمده است .
در آمريکاي شمالي ، دو شاخص عمده قيمتي براي محاسبه تورم وجود دارد .
شاخص قيمت مصرف کننده :
شاخصي که تغييرات قيمتها کالاهاي مورد نياز مصرف کنندگان و يا خانوار ها را مي سنجد و شامل کالاها يي مثل بنزين ، خوراک ، پوشاک ، و اتومبيل مي شود .
در واقع اين شاخص تغييرات قيمتي را از ديدگاه خريداران و مصرف کنندگان خرد که خانوارها باشند مي سنجد و کالاهاي انتخاب شده هم از طريق مصاحبه و ساير روشها ي گرد آوري اطالاعات از همين خانوارها بدست آمده است .
شاخصهاي قيمت توليد کننده
مجموعه اي از شاخص ها هستند که متوسط تغييرات قيمتهاي عمده فروش توليد کنندگان داخلي را در يک فاصله زماني اندازه گيري مي کند .
محاسبه اين شاخص ها مشابه يک کارتحقيقاتي بزرگ است که هر ماهه صورت مي گيرد . در آمريکا وزارت کار از طريق ارتباطاتي که با هزران خرده فروش ، موسسات خدماتي ، موسسات اجاره دهنده و مطبهاي پزشکان دارد . اطلاعات مربوط به هزاران قلم کالا را براي محاسبه شاخص قيمت مصرف کننده جمع آوري مي کند .
در بلند مدت نرخ تورمي که شاخص قيمت مصرف کننده و شاخصهاي قيمتي توليد کننده نشان مي دهند بر هم منطبق است اما در کوتاه مدت رشد شاخص هاي قيمت توليد کننده قبل از شاخص قيمت مصرف کننده صورت مي گيرد .
در حالت کلي سرمايه گذاران به تغييرات شاخص قيمت مصرف کننده از تغييرات شاخصهاي قيمتي توليد کننده اهميت بيشتري مي دهند چرا که با اين شاخص احساس نزديکي بيشتري مي کنند .
تورم و نرخ هاي بهره
در آمريکا نرخهاي بهره توسط فدرال رزرو مشخص مي شود که همان بانک مرکزي آمريکا باشد . هيات مديره فدرال رزرو متشکل از هفت نفر است که بوسيله ريس جمهور براي 14 سال انتخاب مي شوند ولي به تاييد مجلس سنا هم بايد برسند . هيات مزبور مسوليت تدوين سياستهاي مثل ميزان ذخيره قانوني و نرخ بهره است .
هيات مديره فدرال رزرو در طول يک سال 8 بار دور هم جمع مي شوند تا اهداف مربوط به نرخ بهره کوتاه مدت را تنظيم کنند . دو عامل مهم تاثير گذار بر تصميمات آنها شاخص هاي قيمتها مصرف کننده و شاخصهاي قيمتي توليد کننده مي باشند .
نرخ بهره از فاکتورهاي مهم هر اقتصادي مي باشد به عنوان مثال مي توان گفت که نرخهاي بهره مستقيما در بازارهاي وام دهي و وام گيري يا بازارهاي اعتباري تاثير گذار است و نرخهاي بهره بالا باعث بالا رفتن هزينه هاي وام گيري براي گيرندگان اعتبار مي شود.
هدف فدرال رزرو از بازي با نرخ بهره رسيدن به اهداف سه گانه زير است .
بيشترين اشتغال ممکن
تثبيت قيمتها
سطح مناسبي از رشد اقتصادي
به محض اين که نرخ بهره پايين مي آيد خانوارها مصارف خودشان را افزايش مي دهند و اين عمل باعث بر انگيختن رشد اقتصادي مي شود .
بر خلاف باور عمومي و شايع بين مردم ، رشد اقتصادي بيش از حد مي تواند زيان آور باشد .رشد اقتصادي سريع ، تورم حاد و شديدي را باعث مي شود که مشکلات خاص خودش را بوجود خواهد آورد ولي از اين نکته هم نبايد غافل شد که اقتصاد بدون تورم هم در واقع يک اقتصاد ايستاده و راکدي خواهد بود.
سطح مناسبي از رشد اقتصادي و در نتيجه سطح مناسبي از تورم جايي در ميانه ها است و پيدا کردن آن سطح مناسب کار فدرال رزرو است . بالا و پايين بردن نرخ تورم از طرف فدرال رزرو در واقع تلاشي براي سر بريدن تورمهاي آتي است . اگر رشد را اقتصادي به حرکت يک اسب تشبيه کنيم بسياري از مطالب روشنتر خواهد شد .
اين اسب ممکن است در جهت مقصد مورد نظر به سرعت و يا آهسته حرکت کند ، در جا بزند و يا حتي بر خلاف جهت مقصد حرکت کند . اگر اسب تندتر ار سرعت مورد نظر و مطلوب حرکت کند رشد اقتصادي سريع اتفاق خواهد افتاد . اما پي گيري سه بيشترين اشتغال ممکن ، ثبيت قيمتها و رشد اقتصادي در کنار هم الزامي است.
پس اين اسب هم بايد در مسير مناسب حرکت کند و هم با سرعتي که به ساير اهداف لطمه نزند وظيفه حرکت دادن اين اسب بر عهده فدرال رزرو است و نرخ بهره به مثا به شلاق و افسار در دستان اوست تا جهت و سرعت حرکت اسب را تنظيم کند .
البته توجه داشته باشيد که نرخ تورم تنها عامل اثر گذار در تصميمات فدرال رزرو نمي باشد به عنوان مثال در شرايط وقوع بحران در بازارهاي مالي ممکن است فدرال رزرو با کاهش نرخهاي بهره بخواهد سرمايه گذاريهاي را بسوي بازارهاي مالي حرکت دهد .
تورم سرمايه گذاران .
يکي از سوالات ت مهمي که در باره تورم در ذهن سرمايه گذاران بوجود مي آيد اين است تاثير تورم بر سرمايه گذريهاي من چگونه خواهد بود . اثر تورم بر سرمايه گذاريهاي شما بستگي به اوراق بهاداري دارد که شما روي آن سرمايه گذاري کرده ا يد .
اگر شما فقط در سهام سرمايه گذاري کرده باشيد نگراني شما از تورم آنچنان نبايد باشد که باعث بي خوابيتان گردد . در بلند مدت شر کتها هم با افزايش قيمت محصولات و در نتيجه بالا رفتن ميزان سود اگر بر تورم هم غلبه نکنند از آن عقب نخواهند ماند . البته در اينجا يک استثنا وجود دارد و آن زماني است دچار تورم رکوردي بشويم .
تورم رکودي ترکيب يک شرايط اقتصادي بد با افزايش هزينه ها يا تورم مي باشد که براي سهامها و سهامدارها بسيار بد است در اين شريط شرکت هم مثل يک مصرف کننده است و هر چند که ميزان پول بيشتري بدست مي آورد ولي قدرت خريد او به علت وجود تورم مدام کاهش پيدا مي کند .
در مواقعي که تورم شديدي وجود دارد . ممکن آمار و ارقامي که شرکتها منتشر مي کنند چنان بنمايد که شرکتها رو به رشد حرکت مي کنند ولي يک تحليل گر خوب گول اين اعداد و ارقام را نخواهد خورد .
در مقام يک تحليل گر بايبد به اثرات تورم در صورتهاي مالي ، و مخصوصا ارزيابي موجوديها دقت کرد . بيشترين ضربه تورم متوجه کساني مي شود که در داريي هاي با در آمد ثابت سرمايه گذاري کرده اند . فرض کنيد که شما پارسال مبلغ هزار دلار در اوراق خزانه اي با بازدهي 10 درصد سرمايه گذاري کرده ايد.
در آخر سال اول سرمايه گذاري شما بايد بازدهي برابر 10 درصد باشد يعني معادل مبلغ 100 دلار ولي اگر نرخ تورم در همان سال برابر 8 در صد مثبت بوده اباسد بازدهي واقعي شما معادل دو درصد است يعني 20 دلار نه 100 دلار اين مثال بخوبي تفاوت بين بازدهي اسمس و بازدهي واقعي را نشان مي دهد .
نرخ بازده واقعي ميزان رشد قدرت خريد شما ست ولي نرخ بازده اسمي ميزان رشد پول شما .
نرخ بازدهي واقعي حاصل کسر نرخ تورم از نرخ بازدهي اسمي است .
در مثال فوق نرخ بهره واقعي معادل دو درصد است . در بعضي مواقع ممکن است ظاهرا نرخ بهره اي بگيرد اما ممکن است نرخ بهره واقعي او منفي باشد .
زماني که نرخ تورم بالاتر از نرخ بهره اسمي است .به عنوان يک سرمايه گذار شما بايد به نرخ بهره واقعي و يا نرخ بازدهي واقعي سرمايه گذاري خود توجه کنيد در حاليکه بيشتر سرمايه گذاران متاسفانه تنها به نرخ بازدهي اسمي توجه دارند و از توجه به نرخ بازدهي واقعي که همان ميزان قدرت خريد پول باشد غافل مي شوند . در شرايط ممکن است حتي نرخ بازدهي واقعي شما منفي باشد . زماني که بازدهي اسمي کمتر از نرخ تورم است .
اوراق قرضه ضد تورم .
در پي نوآوريهاي جديدي که در بازارهاي مالي مي شود اوراق بهادار ي وجود دارند که سرمايه گذاران را در مورد اينکه بازدهي آنها توسط تورم بلعيده نخواهد شد تضمين مي کنند .
به عنوان مثال نوعي اوراق خزانه ضد تورم (Treasury inflation-protected securities ) وجود دارد که پرداخت اصل و بهره سرمايه گذاران با شاخصي مثل شاخص قيمت مصرف کننده مرتبط شده است و در صورت افزايش شاخص مصرف کننده که نشانه اي از تورم است ،براي جبران تورم مبالغ پرداختي به سرمايه گذاران از بابت اصل و بهره سرمايه گذارايهاي آنها نيز به ميزان تورم افزايش خواهد يافت.
اگرچه اين نوع اوراق بهادار پيشنهادهاي خوبي به نظر مي رسند اما طنزي که در مورد اين اوراق در وال استريت رايج شده اين است که فروش کولر هاي گازي و آبي در روزهاي پاياني تابستان بسيار راحت از متقاعد کردن سرمايه گذاران به اين مطلب است که آنها بايد سرمايه گذاريهايشان را در قبال تورم حفظ کنند .
نرخ تورم در سالهاي اخير آنچنان پايين بوده است که فاکتور تورم مساله مهمي در تصميم گيريهاي سرمايه گذاران نمي باشد . علاوه بر آن نرخ بازدهي پيشنهادي اين اوراق بدون ريسک آنچنان پايين است که توجهي را بر نمي انگيزد .
نتيجه گيري
بعد از خواندن مقاله شما بايد يک بينش کلي در مورد تورم و اثرات آن بدست آورده باشيد . شما دانستيد که تورم به خودي خود نه خوب است نه بد . مثل بسياري از چيزهاي ديگري که در زندگي هاي ما وجود دارد .
اثرات تورم بستگي به موقعيت شما دارد . باران شديد براي کشوري که پيش بيني هاي قبلي را کرده و سدهاي ساخته است نعمت است و براي کشوري که آمادگي اين باران ها را ندارد سيل است و ويرانگر.
خلاصه از مطالب گفته شده به اين شرح مي باشد .
تورم ، افزايش مدام سطح عمومي قيمتها ي کالاها و خدمات است
وقتي که تورم به سمت بالا حرکت مي کند و صعودي است قدرت خريد پول پايين مي آيد
دو تئوري مورد قبولي که در مورد عوامل ايجاد کننده تورم وجود دارد عبلارتند از تورم ناشي از فشار هزينه و تورم ناشي از فشار تقاضا
وقتي که يک تورم غير منتظره در اقتصاد اتفاق مي افتد وام دهندگان و مردمي که در آمد ثابتي دارند مي بازند ،هزينه هاي خوراک بالا مي رود و عدم اطمينان باعث کاهش مخارج خانوارها و بنگاها شده و قدرت رقابتي صادر کنندگان تضعيف مي شود.
عدم وجود تورم يا کاهش قيمتها لزوما چيز خوبي نمي باشد
اندازه گيري تورم از طريق شاخصهاي قيمتي صورت مي گيرد
دو گروه مهم از شاخصهاي قيمتي که تورم ر اندازه گيري مي کنند عبارتند از شاخص قيمت مصرف کننده و شاخصهاي قيمتي توليد کننده يا شاخصهاي قيمتي عمده فروشي
نرخهاي بهره در آمريکا توسط فدرال رزرو مشخص مي شوند و نرخ تورم نقش مهمي را در تعيين ميزان نرخ بهره بازي مي کند.
9- در بلند مدت سهام ها وسيله خوبي براي محافظت در مقابل تورم هستند
sanaziii- مدير تالار دانشجو
- تعداد پستها : 395
امتياز كاربر : 909
تاريخ عضويت : 2009-10-31
جنسيت :
متولد : 1991-06-12
سن : 33
ساير موارد
نوع گوشي همراه: سوني اريكسون
حالت من: شاد
جوايز اخذ شده:
مواضيع مماثلة
» این هم مقاله انگلیسی در مورد تورم و رابطه ان با سرمایه گذاری واسه دانشجو ها
» مقاله در مورد راهكارهاي افزايش نرخ بازگشت سرمايه
» ازدواج و رابطه ی آن با قیافه
» رابطه دندان و شخصیت
» 10 نکته در رابطه با خريد شامپو
» مقاله در مورد راهكارهاي افزايش نرخ بازگشت سرمايه
» ازدواج و رابطه ی آن با قیافه
» رابطه دندان و شخصیت
» 10 نکته در رابطه با خريد شامپو
جوان ايراني :: متفرقه :: گفتگوي ازاد
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد