بله خانم مدير مگه ميشه با نظرات شما مخالفت كرد ؟

سلام رسا ممنون از استقبالت
راستی نگفتی نظرتو راجع به سریال ،اول تو نظر بده تا بقیه هم نظرشونو بگن

این روزها خیلی از مردم را سر ساعت ۸:۴۵ پای تلویزیون می نشاند.آهنگ تیتراژ سریال هم که بر سر زبانها افتاده و این روز ها جوانتر ها به جای ترانه های بی معنی رپ"حال من دست خودم نیست..." را زیر لب تکرار میکنند.وجود دو چهره جوان ،جذاب و محبوبی چون شاهرخ استخری و سیاوش خیرابی به همراه بازیگران خانم جدید الورود(لااقل در عرصه ی تلویزیون) مثل حدیث میرامینی(روشنک)،سحر قشقایی(یلدا) و سمانه پاکدل(مهتاب) که انصافا بازی های آنها در حد قابل قبولی قرار دارد(و اصلا یکی از مزیتهای این سریال همین نا آشنا بودن بعضی از بازیگران اصلی برای مخاطبان است. )در کنار بازیگران باتجربه ای چون پرویز فلاحی پور،فریبا کوثری و... ترکیبی دیدنی ای از لحاظ بازیگری را در این سریال به وجود آورده است.داستان عاشقانه سریال هم که خوراک جوانها وخانواده هاست، به پربیننده شدن این سریال کمک کرده است.عشق بهزاد به یلدا،مهتاب به بهزاد،رامین به روشنک،فرهاد زند به مهتاب(که در ادامه خواهیم دید،البته این پیش بینی من است)دلنوازان را به یک سریال کاملا عاشقانه،دراماتیک وباب طبع خانواده ها تبدیل کرده است.البته معلوم نیست که چرا این عشقها همگی با یک دعوای خفن شروع میشوند(نحوه رفتار بهزاد ویلدا در آغاز آشنایی که یادتان هست یا همین بگو و مگوهای مهتاب و فرهاد درموقع شکسته شدن موبایل مهتاب یا بدمحلی های روشنک به رامین).داستان سریال یک ضعف بزرگ دارد و انهم قابل پیش بینی بودن اتفاقات سریال است.البته مثل اینکه با وارد شدن اتابک،پدر بهزاد،باید منتظر اتفاق های جدید باشیم وسریال کمی از حالت به شدت عاشقانه ای که به خود گرفته خارج شود.از لحاظ کارگردانی میتوانیم نمره ی قبولی به سهیلی زاده بدهیم که قسمت اعظم این موفقیت به هدایت وبازی گرفتن او از نابازیگران در نقشهای اصلی سریال است.

سریالی بسیار کلیشه ای و بی محتواست
البته از نظر من