**عاشقانه**
5 مشترك
جوان ايراني :: متفرقه :: گفتگوي ازاد
صفحه 1 از 1
**عاشقانه**
عاشقانه...
یکی بود یکی نبود.یه روز زمین عاشق خورشید شده بود. بهش گفت دورت بگردم. تا ابد تو رودر باسی موند!
ادعا نمی کنم، همواره به یاد کسانی هستم که دوستشان دارم ولی می توانم ادعا کنم که لحظاتی که به یادشان نیستم نیزدوستشان دارم
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
هیچکس به کار خوبم نمینماید نظر ، هزار دیده به دنبال یک اشتباه من است . . .
تب وتابی داره باتو بودن ای حبیب / قلب خود را قربانی نمودن ای طبیب
در رهت جانی را ستودن ای شکیب / عاشق را معشوق بودن ای رقیب . . .
رنگ از رخسار گندم رفته است / دوستی از یاد مردم رفته است
ننگ دیگر در بین مردم ننگ نیست / آینه با آینه یک رنگ نیست . . .
رفاقت مثل ساختن آدم برفیه ، ساختنش راحته ولی نگه داشتنش سخته . . .
روی هر سینه سری تکیه کند وقت وداع / سر من وقت وداع تکیه بر دیوار کرد
روی هر لب ، لبی باشد موقع قنچه شدن / لب من خشکی رو باز از رو خودش پاک کرد . . .
میان عابران تنهاتر از من هیچ کس نیست / کسى اینجا به فکر این غریبه در قفس نیست
دلم امشب براى خنده هایت تنگ تنگست / فقط در دستهاى گرم تو مردن قشنگست . . .
آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار ، تا که تنهایی ات از دیدن آن
جا بخورد و بداند که دل من با توست ، در همین یک قدمی . . .
آره زندگیم همینه ، دیگه چاره ای ندارم
صبح تا شب این شده کارم
یا تو باشی و بخندم یا نباشی و ببارم . . .
من دل به كسی جز تو به آسان ندهم
چیـــــــزی كه گران خریدم ارزان ندهم
صد جان بدهم در آرزوی ِ دل ِ خویش
وان دل كه تو را خواست به صد جان ندهم
وقتی گرمای نگاهت نیست این میشود حال و روز من
سرماخوردگی پی در پی، تب و لرز
لذت عاشقی به شدتتش نیست به مدتشه.
نماند ناز شیرین بی خریدار
اگر خسرو نباشد ، کوهکن هست
فکر مي کرديم عاشقي هم بچگيست... اما حيف اين تازه اول يک زندگيست...
زندگي چيزيست شبيه يک حباب.. عشق آباديه زيبايي در سراب...
فاصله با آرزو هاي ما چه کرد... کاش مي شد در عاشقي هم توبه کرد
عشق را که با عقل مخلوط می کنی ... چه معجون تهوع آوری می توان ساخت
تو که تنها نمی مونی من تنها رو دعا کن / خاطراتم رو نگه دار اما دستامو رها کن . . .
مرا نیست هراسی ز نیروی مشت / مرا ناجوانمردی خلق کشت
مهر کردم به مردم بسی / نچیدم گل مردمی از کسی . . .
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد ، گمان ببر مرا درد عشق تو باشد . . .
ای عزیزترینم تا عمق وجودم دوست دارمت / اگر مردم نبودم در کنارت به خدا می سپارمت . . .
پیش بیا !پیش بیا!پیشتر / تا که بگویم غم ِدل بیشتر
دوست ترت دارم از هرچه دوست / ای تو به من از خود من بیشتر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر / بیشتر از بیشتر ازبیشتر
داغ ِتو را از همه دارا ترم / درد ِ تو را از همه درویشترم
هیچ نریزد بجز از نام ِتو / بر رگ ِ من گر بزنی نیشتر
فوت وفن عشق به شعرم ببخش / تا نشود قهفیه اندیشتر
بودَت نمی خوانم
که بود نیستی
نبودَت نمی خوانم
که نبود نیستی
بود ترینی
ای نبود ترین
یکی بود یکی نبود.یه روز زمین عاشق خورشید شده بود. بهش گفت دورت بگردم. تا ابد تو رودر باسی موند!
ادعا نمی کنم، همواره به یاد کسانی هستم که دوستشان دارم ولی می توانم ادعا کنم که لحظاتی که به یادشان نیستم نیزدوستشان دارم
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
هیچکس به کار خوبم نمینماید نظر ، هزار دیده به دنبال یک اشتباه من است . . .
تب وتابی داره باتو بودن ای حبیب / قلب خود را قربانی نمودن ای طبیب
در رهت جانی را ستودن ای شکیب / عاشق را معشوق بودن ای رقیب . . .
رنگ از رخسار گندم رفته است / دوستی از یاد مردم رفته است
ننگ دیگر در بین مردم ننگ نیست / آینه با آینه یک رنگ نیست . . .
رفاقت مثل ساختن آدم برفیه ، ساختنش راحته ولی نگه داشتنش سخته . . .
روی هر سینه سری تکیه کند وقت وداع / سر من وقت وداع تکیه بر دیوار کرد
روی هر لب ، لبی باشد موقع قنچه شدن / لب من خشکی رو باز از رو خودش پاک کرد . . .
میان عابران تنهاتر از من هیچ کس نیست / کسى اینجا به فکر این غریبه در قفس نیست
دلم امشب براى خنده هایت تنگ تنگست / فقط در دستهاى گرم تو مردن قشنگست . . .
آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار ، تا که تنهایی ات از دیدن آن
جا بخورد و بداند که دل من با توست ، در همین یک قدمی . . .
آره زندگیم همینه ، دیگه چاره ای ندارم
صبح تا شب این شده کارم
یا تو باشی و بخندم یا نباشی و ببارم . . .
من دل به كسی جز تو به آسان ندهم
چیـــــــزی كه گران خریدم ارزان ندهم
صد جان بدهم در آرزوی ِ دل ِ خویش
وان دل كه تو را خواست به صد جان ندهم
وقتی گرمای نگاهت نیست این میشود حال و روز من
سرماخوردگی پی در پی، تب و لرز
لذت عاشقی به شدتتش نیست به مدتشه.
نماند ناز شیرین بی خریدار
اگر خسرو نباشد ، کوهکن هست
فکر مي کرديم عاشقي هم بچگيست... اما حيف اين تازه اول يک زندگيست...
زندگي چيزيست شبيه يک حباب.. عشق آباديه زيبايي در سراب...
فاصله با آرزو هاي ما چه کرد... کاش مي شد در عاشقي هم توبه کرد
عشق را که با عقل مخلوط می کنی ... چه معجون تهوع آوری می توان ساخت
تو که تنها نمی مونی من تنها رو دعا کن / خاطراتم رو نگه دار اما دستامو رها کن . . .
مرا نیست هراسی ز نیروی مشت / مرا ناجوانمردی خلق کشت
مهر کردم به مردم بسی / نچیدم گل مردمی از کسی . . .
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد ، گمان ببر مرا درد عشق تو باشد . . .
ای عزیزترینم تا عمق وجودم دوست دارمت / اگر مردم نبودم در کنارت به خدا می سپارمت . . .
پیش بیا !پیش بیا!پیشتر / تا که بگویم غم ِدل بیشتر
دوست ترت دارم از هرچه دوست / ای تو به من از خود من بیشتر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر / بیشتر از بیشتر ازبیشتر
داغ ِتو را از همه دارا ترم / درد ِ تو را از همه درویشترم
هیچ نریزد بجز از نام ِتو / بر رگ ِ من گر بزنی نیشتر
فوت وفن عشق به شعرم ببخش / تا نشود قهفیه اندیشتر
بودَت نمی خوانم
که بود نیستی
نبودَت نمی خوانم
که نبود نیستی
بود ترینی
ای نبود ترین
رد: **عاشقانه**
همه می گویند شیشه احساس ندارد اما وقتی بر روی شیشه ای بوسه ی عشق زدم از شوق شکست ( خاطرات یک سنگ)
رد: **عاشقانه**
توبه می کنم دیگر کسی را دوست نداشته باشم حتی به قیمت سنگ شدن ....
توبه می کنم دیگر برای کسی اشک نریزم حتی اگر فصل چشمانم برای همیشه زمستان شود...
چشمانم را می بندم و توبه می کنم دیگر عاشق نشوم برای همیشه و به کویر تنهایی سلام میکنم
توبه می کنم دیگر برای کسی اشک نریزم حتی اگر فصل چشمانم برای همیشه زمستان شود...
چشمانم را می بندم و توبه می کنم دیگر عاشق نشوم برای همیشه و به کویر تنهایی سلام میکنم
رد: **عاشقانه**
وقتی سرت رو روی شونه های کسی میگذاری که دوستش داری بزرگترین آرامش دنیا رو توی خودت احساس می کنی و وقتی کسی که دوستش داری سرش رو روی شونه هات میگذاره احساس می کنی قوی ترین موجود جهانی
رد: **عاشقانه**
ریحانه جان ممنون
خیلی قشنگ بود
با اجازه ات چند تاشو کش رفتم
خیلی قشنگ بود
با اجازه ات چند تاشو کش رفتم
میترا- بازرس
- تعداد پستها : 1173
امتياز كاربر : 3049
تاريخ عضويت : 2009-12-21
ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من: مهربون
جوايز اخذ شده: بهترين كاربر
رد: **عاشقانه**
آسمان همچو صفحه دل من
روشن از جلوه های مهتابست
امشب از خواب خوش گریزانم
که خیال تو خوشتر از خوابست
روشن از جلوه های مهتابست
امشب از خواب خوش گریزانم
که خیال تو خوشتر از خوابست
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
من چه می دانستم دل هرکس دل نیست
قلبها از آهن و سنگ است
قلبها بی خبر از عاطفه اند
از این نگاه سرد
با چشمهای سنگتر
دلگیر می شوم
من اگر سوی تو بر می گردم
دست من خالی نیست
کاروانهای محبت با خویش
ارمغان آوردم
قلبها از آهن و سنگ است
قلبها بی خبر از عاطفه اند
از این نگاه سرد
با چشمهای سنگتر
دلگیر می شوم
من اگر سوی تو بر می گردم
دست من خالی نیست
کاروانهای محبت با خویش
ارمغان آوردم
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
افسوس كه رفت عمر بر بيهوده هم لقمه حرام و هم نفس آلوده
فرمودة ناكرده سيه رويم كرد فرياد ز كرده هاي نا فرموده
هر دل كه اسير محبت اوست خوشست هر سر كه غبار سر آن كوست، خوشست
از دوست به ناوك غم آزرده مشو خوش باش كه هر چه آيد از دوست خوش است
گويند بهشت و حور عين خواهد بود آنجا مي ناب و انگبين خواهد بود
گر ما مي و معشوق پرستيم رواست چون عاقبت كار همين خواهد بود
از تن چو برفت جان پاك من و تو خاك دگران شود مغاك من و تو
زين پس ز براي خشت گور دگران در كالبدي كشند خاك من و تو
گاه سحر است خيز اي مايه ناز نرمك نرمك باده خور و چنگ نواز
كه آنها كه بجايند نپايند دراز و آنها كه شدند كس نمي آيد باز
گويند: هر آن كس كه با پرهيزند آنسان كه بميرند بدانسان برخيزند
ما با مي معشوق از آنيم مدام باشد كه به حشرمان چنان برانگيزند
چندين غم مال و حسرت دنيا چيست؟ هرگز ديدي كسي كه جاويد بزيست؟
اين چند نفس در تن تو عاريتي ست با عاريتي عاريتي بايد زيست
در عشق تو از ملالتم ننگي نيست با بيخبران در اين سخن جنگي نيست
اين شربت عشق داروي مرادنست نامردانرا از اين قدح رنگي نيست
مي خوردن و گرد نيكوان گرديدن بهتر كه به رزق زاهدي ورزيدن
گر دوزخي اند مردم مست، بگوي پس، روي بهشت را كه خواهد ديدن؟
مي خور كه ترا بيخبر از خويش كند خون در دل دشمن بد انديش كند
هشيار بدن چه سود دارد؟ جز آنك ز انديشه پايان، دل تو ريش كند
نا كرده گناه در جهان كيست؟ بگوي و آنكس كه گنه نكرد چون زيست؟ بگوي
من بد كنم و تو بد مكافات دهي پس فرق ميان من و تو چيست؟ بگوي
سير آمدم اي خداي از هستي خويش وز تنگدلي و از تهيدستي خويش
از نيست تو هست مي كني، بيرون آر زين نيستيم بحرمت هستي خويش
سستي مكن و فريضه ها را بگذار وان لقمه كه داري زكسان باز مدار
در خون كس و مال كسي قصد مكن در عهده آن جهان منم، باده بيار
با من تو هر آنجه گويي از كين گويي پيوسته مرا ملحد و بيدين گويي
معترفم بدانچه گويي، ليكن انصاف بده، ترا رسد اين گويي؟
ابر آمد و باز بر سر سبزه گريست بي باده ارغوان نمي بايد زيست
اين سبزه كه امروز تماشا گه ماست تا سبزه خاك ما تماشا گه كيست
اي پير خرد مند پگه تر برخيز وان كودك خاكبيز را بنگر تيز
پندش ده گو كه : نرم نرمك مي بيز مغز سر كيقباد و چشم پرويز
موجود هر آنجه هست، نقشست و خيال عارف نبود هر كه نداند اين حال
بنشين قدحي باده بنوش و خوش باش فارغ شو از اين نقش خيالات محال
اين دو سه نادان كه چنان ميدانند از جهل كه داناي جهان ايشانند
خر باش كه چنان زخري چندانند هر كه نو خرست كافرش مي خوانند
اين كوزه چو من عاشق زاري بود ست در بند سر زلف نگاري بودست
اين دسته كه بر گردن او مي بيني دستيست كه بر گردن ياري بودست
خيام اگر ز باده مستي خوش باش گر با صنمي دمي نشستي خوش باش
پايان همه چيز جهان نيستيست پندار كه نيستي، چو هستي خوش باش
از گردش روزگار بهري برگير بر تخت طرب نشين و ساغر درگير
از طاعت و معصيت خدا مستغنيست باري تو مراد خود زعالم گير
تا كي غم آن خوري كه داري يا ني؟ دين عمر به خوشدلي گذاري يا ني؟
پر كن قدح باده كه معلومت نيست كاين دم كه فرو بري برآري يا ني
يا رب بگشاي بر من از رزق دري بي منت اين خسان رسان ما حضري
از باده چنان مست نگه دار مرا كز بيخبري نباشدم دردسري
فرمودة ناكرده سيه رويم كرد فرياد ز كرده هاي نا فرموده
هر دل كه اسير محبت اوست خوشست هر سر كه غبار سر آن كوست، خوشست
از دوست به ناوك غم آزرده مشو خوش باش كه هر چه آيد از دوست خوش است
گويند بهشت و حور عين خواهد بود آنجا مي ناب و انگبين خواهد بود
گر ما مي و معشوق پرستيم رواست چون عاقبت كار همين خواهد بود
از تن چو برفت جان پاك من و تو خاك دگران شود مغاك من و تو
زين پس ز براي خشت گور دگران در كالبدي كشند خاك من و تو
گاه سحر است خيز اي مايه ناز نرمك نرمك باده خور و چنگ نواز
كه آنها كه بجايند نپايند دراز و آنها كه شدند كس نمي آيد باز
گويند: هر آن كس كه با پرهيزند آنسان كه بميرند بدانسان برخيزند
ما با مي معشوق از آنيم مدام باشد كه به حشرمان چنان برانگيزند
چندين غم مال و حسرت دنيا چيست؟ هرگز ديدي كسي كه جاويد بزيست؟
اين چند نفس در تن تو عاريتي ست با عاريتي عاريتي بايد زيست
در عشق تو از ملالتم ننگي نيست با بيخبران در اين سخن جنگي نيست
اين شربت عشق داروي مرادنست نامردانرا از اين قدح رنگي نيست
مي خوردن و گرد نيكوان گرديدن بهتر كه به رزق زاهدي ورزيدن
گر دوزخي اند مردم مست، بگوي پس، روي بهشت را كه خواهد ديدن؟
مي خور كه ترا بيخبر از خويش كند خون در دل دشمن بد انديش كند
هشيار بدن چه سود دارد؟ جز آنك ز انديشه پايان، دل تو ريش كند
نا كرده گناه در جهان كيست؟ بگوي و آنكس كه گنه نكرد چون زيست؟ بگوي
من بد كنم و تو بد مكافات دهي پس فرق ميان من و تو چيست؟ بگوي
سير آمدم اي خداي از هستي خويش وز تنگدلي و از تهيدستي خويش
از نيست تو هست مي كني، بيرون آر زين نيستيم بحرمت هستي خويش
سستي مكن و فريضه ها را بگذار وان لقمه كه داري زكسان باز مدار
در خون كس و مال كسي قصد مكن در عهده آن جهان منم، باده بيار
با من تو هر آنجه گويي از كين گويي پيوسته مرا ملحد و بيدين گويي
معترفم بدانچه گويي، ليكن انصاف بده، ترا رسد اين گويي؟
ابر آمد و باز بر سر سبزه گريست بي باده ارغوان نمي بايد زيست
اين سبزه كه امروز تماشا گه ماست تا سبزه خاك ما تماشا گه كيست
اي پير خرد مند پگه تر برخيز وان كودك خاكبيز را بنگر تيز
پندش ده گو كه : نرم نرمك مي بيز مغز سر كيقباد و چشم پرويز
موجود هر آنجه هست، نقشست و خيال عارف نبود هر كه نداند اين حال
بنشين قدحي باده بنوش و خوش باش فارغ شو از اين نقش خيالات محال
اين دو سه نادان كه چنان ميدانند از جهل كه داناي جهان ايشانند
خر باش كه چنان زخري چندانند هر كه نو خرست كافرش مي خوانند
اين كوزه چو من عاشق زاري بود ست در بند سر زلف نگاري بودست
اين دسته كه بر گردن او مي بيني دستيست كه بر گردن ياري بودست
خيام اگر ز باده مستي خوش باش گر با صنمي دمي نشستي خوش باش
پايان همه چيز جهان نيستيست پندار كه نيستي، چو هستي خوش باش
از گردش روزگار بهري برگير بر تخت طرب نشين و ساغر درگير
از طاعت و معصيت خدا مستغنيست باري تو مراد خود زعالم گير
تا كي غم آن خوري كه داري يا ني؟ دين عمر به خوشدلي گذاري يا ني؟
پر كن قدح باده كه معلومت نيست كاين دم كه فرو بري برآري يا ني
يا رب بگشاي بر من از رزق دري بي منت اين خسان رسان ما حضري
از باده چنان مست نگه دار مرا كز بيخبري نباشدم دردسري
رد: **عاشقانه**
تقديم به او كه نبود ولي حس بودنش بر من شوق زيستن داد . دلم براي كسي تنگ است كه آفتاب صداقت را به ميهماني گلهاي باغ مي آورد و گيسوان بلندش را به باد مي داد و دست هاي سپيدش را به آب مي بخشيد و شعرهاي خوشي چون پرنده ها ميخواند...
آرام اشک میریزم تا سکوت این خلوت عاشقانه نشکند.
در خلوت تنهایی ام برای دل خویش مینویسم ، نوشته هایی که شاید یادگاری باشد از روزهایی که همدمی نبود مرا تا سر بر شانه هایش گذارم و ناگفته هايم را برایش بازگویم
آرام اشک میریزم تا سکوت این خلوت عاشقانه نشکند.
در خلوت تنهایی ام برای دل خویش مینویسم ، نوشته هایی که شاید یادگاری باشد از روزهایی که همدمی نبود مرا تا سر بر شانه هایش گذارم و ناگفته هايم را برایش بازگویم
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
از من رمیده ای و من ساده دل هنوز
بی مهری و جفای تو باور نمی کنم
دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این
دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم
رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید
دیگر چگونه عشق تورا آرزو کنم
بی مهری و جفای تو باور نمی کنم
دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این
دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم
رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید
دیگر چگونه عشق تورا آرزو کنم
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
دير گاهيست كه تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام دگر آيينه ز من بي خبر است كه اسير شب يلدا شده ام من كه بي تاب شقايق بودم همدم سردي يخ ها شده ام كاش چشمان مرا خاك كنيد تا نبينم كه چه تنها شده ام...
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
اوني كه يار تو بود اگه غم خوار توبود
قلبتو پس نميداد دل به هر كس نميداد
***
دل هيچ كس نميسوزد براي حال غمناكم
مگر سوزد همان شمعي
كه ميسوزد سر خاكم!!
***
كاش كناهي كنم كه مجازاتش تبعيد به قلب تو باشد
قلبتو پس نميداد دل به هر كس نميداد
***
دل هيچ كس نميسوزد براي حال غمناكم
مگر سوزد همان شمعي
كه ميسوزد سر خاكم!!
***
كاش كناهي كنم كه مجازاتش تبعيد به قلب تو باشد
رد: **عاشقانه**
دشت بی تاب شبنم آلوده
چه کسی را بخویش می خواند؟
سبزه ها، لحظه ای خموش، خموش
آنکه یارمنست می داند!
چه کسی را بخویش می خواند؟
سبزه ها، لحظه ای خموش، خموش
آنکه یارمنست می داند!
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
من برای مرگ خود یک بهانه میخواهم
یک بهانه ی پوچ عاشقانه میخواهم
از غمی که میدانی با تو بودنم مرگ است
بی تو بودنم هرگز
اگر بهانه این باشد من بهانه می گیرم
عاشقانه می میرم
یک بهانه ی پوچ عاشقانه میخواهم
از غمی که میدانی با تو بودنم مرگ است
بی تو بودنم هرگز
اگر بهانه این باشد من بهانه می گیرم
عاشقانه می میرم
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
من اگر روح پريشان دارم
من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازي دوران دارم
دل گريان،لب خندان دارم
به تو و عشق تو ايمان دارم
من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازي دوران دارم
دل گريان،لب خندان دارم
به تو و عشق تو ايمان دارم
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
تمام هستی ام را برگی کن!
بر درختی بیاویز!
خودت باد شو!
بر من بوز!
به زمینم بیانداز!
بر درختی بیاویز!
خودت باد شو!
بر من بوز!
به زمینم بیانداز!
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: **عاشقانه**
خاطرمان باشد:
شاید سال ها بعد در رهگذر جاده ها بی تفاوت از كنار هم بگذریم
و بگوییم:
این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود...
شاید سال ها بعد در رهگذر جاده ها بی تفاوت از كنار هم بگذریم
و بگوییم:
این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود...
مواضيع مماثلة
» عاشقانه ها
» قطعات عاشقانه به همراه عکس
» داستان هاي عاشقانه جهان
» قشنگترین حرف عاشقانه ای که شنیدی رو بگو
» روابط عاشقانه دختر و پسر
» قطعات عاشقانه به همراه عکس
» داستان هاي عاشقانه جهان
» قشنگترین حرف عاشقانه ای که شنیدی رو بگو
» روابط عاشقانه دختر و پسر
جوان ايراني :: متفرقه :: گفتگوي ازاد
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد