^-^ مشاعره ^-^
+2
armani
yakhi
6 مشترك
جوان ايراني :: تالار هنر :: ادبيات زبان
صفحه 1 از 1
^-^ مشاعره ^-^
سلام .بچه ها اين پست و گذاشتم باهم مشاعره كنيم،موافقيدكه،خوب اول خودم شروع ميكنم :
خفته بودیم و شعاع افتاب
بر سراپامان به نرمی می خزید
روی کاشی های ایوان دست نور
سایه هامان را شتابان می کشید
خفته بودیم و شعاع افتاب
بر سراپامان به نرمی می خزید
روی کاشی های ایوان دست نور
سایه هامان را شتابان می کشید
رد: ^-^ مشاعره ^-^
از پست شیکت ممنون یخی عزیز
دو« میم »در وسط قلب، دوکنده کاری چاقو
میان قلب درختان به یادگار نشستن
دو نقش، قالی بی رنگ، برای بافتن مرگ
از ابتدای تول ّد کنار دار نشستن
هراس تا ابد ازموج،همیشه ترس که ازاوج
فقط کناره گرفتن، فقط کنار نشستن
شبیه یک گل عاشق، شبیه پرده دریدن
اگر چه بلبل بودن، کنار خار نشستن
دو« میم »در وسط قلب، دوکنده کاری چاقو
میان قلب درختان به یادگار نشستن
دو نقش، قالی بی رنگ، برای بافتن مرگ
از ابتدای تول ّد کنار دار نشستن
هراس تا ابد ازموج،همیشه ترس که ازاوج
فقط کناره گرفتن، فقط کنار نشستن
شبیه یک گل عاشق، شبیه پرده دریدن
اگر چه بلبل بودن، کنار خار نشستن
armani- .
- تعداد پستها : 22
امتياز كاربر : 53
تاريخ عضويت : 2009-11-06
ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من:
جوايز اخذ شده:
رد: ^-^ مشاعره ^-^
نگاه خسته در های بسته
کشتی دلها به گل نشسته
هوا چه دلگیر دلا گرفته
دل نگرونی هفت روزه هفته
دفتر پیره صدای خستم
دیگه پوسیده تو شب اسیره
برکه ی امید پر از صفا بود
بس شده ضخمی داره میمیره
نفس نمونده واسه ادامه
تنها دریغم این سایه هامه
دیگه بریدم خسته هو پیرم
گواه حرفام این خنده هامه
کشتی دلها به گل نشسته
هوا چه دلگیر دلا گرفته
دل نگرونی هفت روزه هفته
دفتر پیره صدای خستم
دیگه پوسیده تو شب اسیره
برکه ی امید پر از صفا بود
بس شده ضخمی داره میمیره
نفس نمونده واسه ادامه
تنها دریغم این سایه هامه
دیگه بریدم خسته هو پیرم
گواه حرفام این خنده هامه
رد: ^-^ مشاعره ^-^
هزار و سیصد و پنجاه و پنج بار گسست
هزار و سیصد و پنجاه و پنج آدم مست!
هزار و سیصد و پنجاه و پنج مرتبه زن
هزار و سیصد و پنجاه و پنج بارشکست
هزار و سیصد و پنجاه و پنج زندگی ...
هزارو سیصد و پنجاه وپنج تا« پیوست »
هزار و سیصد و پنجاه و پنج راه جدید
هزاروسیصد وپنجاه وپنج زن ، بن بست
هزار و سیصد و پنجاه و پنج بازی بد
هزاروسیصد و پنجاه و پنج در یک دست
هزار و سیصد و پنجاه و پنج بر رویم
هزار و سیصد و پنجاه و پنج دررا بست
هزارو سیصد و پنجاه و پنج چشم به راه
هزار وسیصد و پنجاه و پنج مرد نشست
هزارو سیصد و پنجاه و پنج مرتبه هیچ
هزارو سیصد و...امّا هنوزچیزی هست
هزار و سیصد و پنجاه و پنج آدم مست!
هزار و سیصد و پنجاه و پنج مرتبه زن
هزار و سیصد و پنجاه و پنج بارشکست
هزار و سیصد و پنجاه و پنج زندگی ...
هزارو سیصد و پنجاه وپنج تا« پیوست »
هزار و سیصد و پنجاه و پنج راه جدید
هزاروسیصد وپنجاه وپنج زن ، بن بست
هزار و سیصد و پنجاه و پنج بازی بد
هزاروسیصد و پنجاه و پنج در یک دست
هزار و سیصد و پنجاه و پنج بر رویم
هزار و سیصد و پنجاه و پنج دررا بست
هزارو سیصد و پنجاه و پنج چشم به راه
هزار وسیصد و پنجاه و پنج مرد نشست
هزارو سیصد و پنجاه و پنج مرتبه هیچ
هزارو سیصد و...امّا هنوزچیزی هست
armani- .
- تعداد پستها : 22
امتياز كاربر : 53
تاريخ عضويت : 2009-11-06
ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من:
جوايز اخذ شده:
رد: ^-^ مشاعره ^-^
سلام،ممنون به خاطر استقبالتون
تو راز خود عشقــي، من جنــــــس خود فرياد
من بي تو غريب هستم، در گوشه عشق آباد
از خيسي چشـــمانت، گل داده گـــل ايثار
وقت است که ما با هم، تکرار شويم تکرار!
تو راز خود عشقــي، من جنــــــس خود فرياد
من بي تو غريب هستم، در گوشه عشق آباد
از خيسي چشـــمانت، گل داده گـــل ايثار
وقت است که ما با هم، تکرار شويم تکرار!
رد: ^-^ مشاعره ^-^
راه بودا پيش گيرم و
غرق روشنا ئی شوم
شايد هم
به اول خلقت بر سم
درگوشه ا ی از خيا با ن
جا يی گزينم
وگدايی
ژنده پوشی با شم
و در شک و ترديد بگويم
همه چيز بيهوده است
دنيا
کويری است
سراب گونه.
در کودکی به من گفته اند:
مرگ
انتطاری است
اسرار آميز
اگر مشتی خاک
برمزار عزيزی
بيفشا نی
در زما ن حل خواهی شد
هرگز
به وسوسه ها ی
جستجوی خويش
نيانديشی
در کودکی به من گفته اند:
نيرو برابر است با ک ل
در سرعت نور به توان د و
کهکشانها
از هم دور می شوند
مدام توليد مثل می کنند
از انفجا ر و انقبا ض ما ده ای
به حجمی بزرگ
در انبسا ط رسيده اند
آدم ،
ماشينی است
با احسا س؟
از او چيز ی
جز خا ک
نمی ما ند؟
همه چيز
تصادفی است !؟
ارادی است !؟
يا از پيش تعين نشده!؟
آری
اين سر نوشت
يا تقدير
من و توست.
در کودکی به من گفته اند:
در با زی سيا ست
دروغ هر روز برابر آئينه
تکرار می شود
خود فروش
نا چا ر
بدن فروشی را
گزيده است
کسی جای خا لی عشق را
در آغوش معشوقه ها
می جويد.
غرق روشنا ئی شوم
شايد هم
به اول خلقت بر سم
درگوشه ا ی از خيا با ن
جا يی گزينم
وگدايی
ژنده پوشی با شم
و در شک و ترديد بگويم
همه چيز بيهوده است
دنيا
کويری است
سراب گونه.
در کودکی به من گفته اند:
مرگ
انتطاری است
اسرار آميز
اگر مشتی خاک
برمزار عزيزی
بيفشا نی
در زما ن حل خواهی شد
هرگز
به وسوسه ها ی
جستجوی خويش
نيانديشی
در کودکی به من گفته اند:
نيرو برابر است با ک ل
در سرعت نور به توان د و
کهکشانها
از هم دور می شوند
مدام توليد مثل می کنند
از انفجا ر و انقبا ض ما ده ای
به حجمی بزرگ
در انبسا ط رسيده اند
آدم ،
ماشينی است
با احسا س؟
از او چيز ی
جز خا ک
نمی ما ند؟
همه چيز
تصادفی است !؟
ارادی است !؟
يا از پيش تعين نشده!؟
آری
اين سر نوشت
يا تقدير
من و توست.
در کودکی به من گفته اند:
در با زی سيا ست
دروغ هر روز برابر آئينه
تکرار می شود
خود فروش
نا چا ر
بدن فروشی را
گزيده است
کسی جای خا لی عشق را
در آغوش معشوقه ها
می جويد.
armani- .
- تعداد پستها : 22
امتياز كاربر : 53
تاريخ عضويت : 2009-11-06
ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من:
جوايز اخذ شده:
رد: ^-^ مشاعره ^-^
در این اتاق تهی پیکر
انسان مه آلود
نگاهت به حلقه کدام در آویخته ؟
درها بسته
و کلیدشان در تاریکی دور شد
نسیم از دیوارها می ترواد
گلهای قالی می لرزد
ابرها در افق رنگارنگ پرده پر می زنند
باران ستاره اتاقت را پر کرد
و تو درتاریکی گم شده ای
انسان مه آلود
نگاهت به حلقه کدام در آویخته ؟
درها بسته
و کلیدشان در تاریکی دور شد
نسیم از دیوارها می ترواد
گلهای قالی می لرزد
ابرها در افق رنگارنگ پرده پر می زنند
باران ستاره اتاقت را پر کرد
و تو درتاریکی گم شده ای
رد: ^-^ مشاعره ^-^
من ادامه مشاعره رو گذاشته بودم اما نمیدونم چرا ثبت نشد.
Soniya- .
- تعداد پستها : 89
امتياز كاربر : 196
تاريخ عضويت : 2009-10-29
جنسيت :
متولد : 1987-08-20
سن : 37
شهر : تبريز
ساير موارد
نوع گوشي همراه: نوكيا
حالت من: خونسرد
جوايز اخذ شده:
رد: ^-^ مشاعره ^-^
در کلبه ی ما رونق اگر نیست صفاست
انجا که صفاست در ان نور خداست
(تابلوی روی دیوارمونو نوشتم )
انجا که صفاست در ان نور خداست
(تابلوی روی دیوارمونو نوشتم )
joline- .
- تعداد پستها : 880
امتياز كاربر : 1928
تاريخ عضويت : 2010-02-12
جنسيت :
متولد : 1993-03-11
سن : 31
شهر : تهران
ساير موارد
نوع گوشي همراه: نوكيا
حالت من: شاد
جوايز اخذ شده: بهترين ارسال كننده
جوان ايراني :: تالار هنر :: ادبيات زبان
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد