دلم ميخواست
3 مشترك
صفحه 1 از 1
دلم ميخواست
دلم ميخواست يكبار ديگر او را دركنار خويش
به ياد اولين ديدار در چشم سياهش خيره مي ماندم.
دلم يكبار ديگر همچو ديدار نخستين پيش پايش دست و پا ميزد
شراب اولين لبخند در جام وجودم هاي و هوي ميكرد
غم گرمش نهانگاه دلم را جست و جو ميكرد
دلم ميخواشت دست عشق چون روز نخستين
مستي ام را زير و رو ميكرد
به ياد اولين ديدار در چشم سياهش خيره مي ماندم.
دلم يكبار ديگر همچو ديدار نخستين پيش پايش دست و پا ميزد
شراب اولين لبخند در جام وجودم هاي و هوي ميكرد
غم گرمش نهانگاه دلم را جست و جو ميكرد
دلم ميخواشت دست عشق چون روز نخستين
مستي ام را زير و رو ميكرد
رد: دلم ميخواست
دكي جون زياد به خودت سخت نگير منم زياد با سبك شعر آشنا نيستم ولي فكر كنم بهش ميگن شعر نو.
ريحانه جان آدم كه نبايد همه چيز رو يهو رو كنه گاماس گاماس.
درضمن تورشي نه ترشي.
ريحانه جان آدم كه نبايد همه چيز رو يهو رو كنه گاماس گاماس.
درضمن تورشي نه ترشي.
رد: دلم ميخواست
دكي جون زياد به خودت سخت نگير منم زياد با سبك شعر آشنا نيستم ولي فكر كنم بهش ميگن شعر نو.
ريحانه جان آدم كه نبايد همه چيز رو يهو رو كنه گاماس گاماس.
درضمن تورشي نه ترشي.
ريحانه جان آدم كه نبايد همه چيز رو يهو رو كنه گاماس گاماس.
درضمن تورشي نه ترشي.
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد