موفقيت انگيزه ميخواهد
جوان ايراني :: متفرقه :: گفتگوي ازاد
صفحه 1 از 1
موفقيت انگيزه ميخواهد
همه ما ميخواهيم آدمهاي موفقي باشيم؛ موفق در تحصيل، کسب درآمد، زندگي خانوادگي، ارتباط با ديگران و... اما حقيقت اين است که نه تنها همه ما آدمهاي موفقي نيستيم؛ بلکه تعداد بسيار کمي از ما در گروه آدمهاي موفق جاي ميگيرند، تعداد کمي که مورد تحسين و گاه حسادت ما نيز هستند. ما هم ميخواهيم ذرهاي شبيه آنها باشيم. چه بايد بکنيم؟ آنها چه دارند که ما نداريم؟ ...
بحثهاي مختلفي درباره علت و راه موفقيت راه افتاده و امروز نوبت بررسي يکي ديگر از عوامل موفقيت است: «انگيزه»
ديويد کلارنس مککلهلند، روانشناسي بود که مدتهاي زيادي در اين باره کار کرد. مقالههايي درباره زمينه ضريب هوشي و شخصيتها نوشت و خصوصا روي موضوع روابط و انگيزش کار کرد. اين روانشناس نيازهاي دروني ما را ناشي از مشاهدههاي اجتماعي و تجربههاي ما ميدانست مثل نياز به کسب قدرت براي اينکه به ميل ما رفتار کنند يا نياز به کسب موفقيت و يافتن مهارتي خاص براي انجام دادن کارهاي مشکلي که از عهده ديگران برنميآيد و نياز به ايجاد ارتباط با ديگران براي ارضاي وجه اجتماعي شخصيتي که داريم. نکته جالب تحقيق او نتيجه اي بود که به دست آمده بود. او به اين نتيجه رسيده بود که نياز به کسب موفقيت در ارتباط پيدا کردن با ديگران و به دست آوردن قدرت بيشترين انگيزش را در افراد ايجاد ميکند. يکي از موضوعهايي که مککله لند روي آنها کار کرد، پاسخ دادن به اين سوال بود که آيا انگيزه نياز به موفقيت را ميتوان به افراد آموزش داد و اين نياز را درون آنها ايجاد کرد؟ جواب به اين سوال مثبت بود. او به اين نتيجه رسيد که يکي از راههاي موثر در ايجاد انگيزه هم گروه شدن با افراد موفق است. وقتي که در ميان جمعي قرار ميگيريم که کاري را خوب انجام ميدهند، ميل به موفقيت دارند، مدام در حال پيشي گرفتن از همديگرند، ناخودآگاه در مسير آنها قرار ميگيريم. وقتي هم در ميان جمعي قرار ميگيريم که هيچ انگيزهاي براي پيشرفت ندارند، کسل و دلزده از محيطي هستند که در آن قرار گرفتهاند،حتي اگر با انگيزه وارد ميدان شده باشيم، به تدريج انگيزه خود را از دست ميدهيم و در مدت زماني نسبتا کوتاه شبيه اطرافيان خود ميشويم. بنابراين اولين قدم براي افراد بيانگيزه قرار گرفتن در جمع، گروه و مسيري است که افراد موفق و با انگيزهاي در آن قرار گرفتهاند؛ مثلا براي موفقيت تحصيلي، اين محيط ميتواند يک دانشگاه خوب و معتبر باشد و براي موفقيت پيدا کردن در ارتباط با ديگران، ثبتنام در کلاسهاي گروهي مثل تئاتر و بازيگري و حتي کلاس زبان.
باانگيزهها و قطع اميد از شانس
اگر ميخواهيد انگيزههاي مردهتان را لباس زندگي بپوشانيد، بايد روي کلمه شانس يک خط قرمز بکشيد. افرادي که ميل به کسب موفقيت در آنها بيشتر از ديگران است، کمتر از ديگران به شانس و ريسک و برد و باختهاي بزرگ فکر ميکنند. آنها حتي دوست ندارند يک موفقيت را به صورت شانسي به دست بياورند. آنها ميخواهند با موانع در راه هر چهقدر هم که سخت باشد، روبهرو شوند. دنبال دستغيب نميگردند و مسووليت کارهايشان را خودشان بر عهده ميگيرند. بنابراين بيشتر از آنکه چشم به آسمان داشته باشند، همه در درون خود ميگردند و دنبال خواستههاي اصلي و راههاي رسيدن به آن هستند.
بيانگيزهها و نمره بالاي 20
خيلي از افرادي که در درون خودشان احساس بيانگيزگي ميکنند، اتفاقا خواهان موفقيتهاي بزرگ هستند؛ مثلا آنها در حالي که خانهاي ندارند، هميشه حرف از آرزوي داشتن خانهاي بسيار بزرگ ميزنند يا ميخواهند آخرين مدل ماشين را داشته باشند. اين افراد ترجيح ميدهند يا در کارهاي خيلي سخت و ريسکپذير شرکت کنند يا در کارهاي خيليخيلي راحت. آنها يا صفر را ميخواهند يا بيست را، در حالي که براساس تحقيقات مککلهلند مشخص شده افراد با انگيزه برخلاف گروه بيانگيزهها از انجام دادن کارهاي بسيار ساده که موفقيت در آنها صددرصد است و يا کارهاي خيلي سخت که امکان موفقيت در آنها بسيار پايين است، اجتناب ميکنند. افرادي که در درون خودشان انگيزه قوي براي پيشرفت حس ميکنند، کارهايي را قبول ميکنند که احتمال موفقيت در آنها 50-50 است.
باانگيزهها و بيميلي به پاداش
صفت ديگر بيانگيزهها ميل شديد آنها به پاداش است. پاداشهاي مادي و معنوي در حالي که افراد با انگيزهاي که ميل به موفقيت بسياري در درونشان وجود دارد، خيلي بيشتر از آنکه نگران پاداشهايي باشند که در انتظارشان است، سرگرم و نگران نتيجه کار هستند. البته هيچ فردي پاداش و تشويق را رد نميکند اما اين گروه با انگيزه لذت بيشتري که ميبرند از نتيجه کار است تا از پاداشهاي در راه، درست برعکس بيانگيزهها که اتفاقا ممکن است مدت زيادي کاري را انجام داده باشند اما چون پاداشي به آنها تعلق نگرفته آن را کنار گذاشته باشند.
جامعه باانگيزهها، جامعه بيانگيزهها
جامعه اگر اهرمهاي تشويق، تنبيه، پاداش را به درستي به کار نبرد و حتي به اشتباه در مورد افراد به کاربرد، مثلا فردي را که لايق تنبيه بوده تشويق کند و برعکس، نه تنها بيانگيزهها را بيانگيزهتر ميکند که افراد با انگيزه نسبي را دلسرد و خسته ميکند. در نتيجه در اين ميان اگر جامعهاي عملکرد درست داشته باشد، تعداد افراد با انگيزهاي که موفقيت را اصل قرار دادهاند بيشتر ميشود و اگر عملکرد نادرستي را پيش گرفته باشد، موجب ريزش انگيزه در درون افراد، مهاجرت به کشورهاي ديگر و خارج شدن آنها از سازمانهاي رسمي ميشوند و جاي آنها را افراد بيانگيزه، راحتطلب و البته افرادي ميگيرند که براي کوچکترين کار احتياج به انواع و اقسام تشويقها دارند!
هرم مازلو
مازلو، روانشناس، اولين کسي است که با يک تقسيمبندي دقيق، انگيزههاي انساني را در جدولي مرتب کرد. او هرمي را ترسيم کرد که در آن نيازهاي فيزيولوژيک در قاعده آن قرار داشت و خودشکوفايي در راس آن بود. مازلو بر اين باور بود در روند طبيعي رشد افراد ابتدا انگيزههاي اوليه يا همان نيازهاي فيزيولوژيک، بسيار قدرتمند است و اغلب رفتارهاي فرد براي ارضاي اين نياز طراحي ميشود و سپس در ادامه، وقتي اين نياز تا حد قابل قبولي ارضا شد، فرد به دنبال رفع نيازهاي بعدي ميرود و فردي که هنوز نيازهاي طبقات پايينش برطرف نشده هيچگاه به سراغ قله هرم نميرود.
بحثهاي مختلفي درباره علت و راه موفقيت راه افتاده و امروز نوبت بررسي يکي ديگر از عوامل موفقيت است: «انگيزه»
ديويد کلارنس مککلهلند، روانشناسي بود که مدتهاي زيادي در اين باره کار کرد. مقالههايي درباره زمينه ضريب هوشي و شخصيتها نوشت و خصوصا روي موضوع روابط و انگيزش کار کرد. اين روانشناس نيازهاي دروني ما را ناشي از مشاهدههاي اجتماعي و تجربههاي ما ميدانست مثل نياز به کسب قدرت براي اينکه به ميل ما رفتار کنند يا نياز به کسب موفقيت و يافتن مهارتي خاص براي انجام دادن کارهاي مشکلي که از عهده ديگران برنميآيد و نياز به ايجاد ارتباط با ديگران براي ارضاي وجه اجتماعي شخصيتي که داريم. نکته جالب تحقيق او نتيجه اي بود که به دست آمده بود. او به اين نتيجه رسيده بود که نياز به کسب موفقيت در ارتباط پيدا کردن با ديگران و به دست آوردن قدرت بيشترين انگيزش را در افراد ايجاد ميکند. يکي از موضوعهايي که مککله لند روي آنها کار کرد، پاسخ دادن به اين سوال بود که آيا انگيزه نياز به موفقيت را ميتوان به افراد آموزش داد و اين نياز را درون آنها ايجاد کرد؟ جواب به اين سوال مثبت بود. او به اين نتيجه رسيد که يکي از راههاي موثر در ايجاد انگيزه هم گروه شدن با افراد موفق است. وقتي که در ميان جمعي قرار ميگيريم که کاري را خوب انجام ميدهند، ميل به موفقيت دارند، مدام در حال پيشي گرفتن از همديگرند، ناخودآگاه در مسير آنها قرار ميگيريم. وقتي هم در ميان جمعي قرار ميگيريم که هيچ انگيزهاي براي پيشرفت ندارند، کسل و دلزده از محيطي هستند که در آن قرار گرفتهاند،حتي اگر با انگيزه وارد ميدان شده باشيم، به تدريج انگيزه خود را از دست ميدهيم و در مدت زماني نسبتا کوتاه شبيه اطرافيان خود ميشويم. بنابراين اولين قدم براي افراد بيانگيزه قرار گرفتن در جمع، گروه و مسيري است که افراد موفق و با انگيزهاي در آن قرار گرفتهاند؛ مثلا براي موفقيت تحصيلي، اين محيط ميتواند يک دانشگاه خوب و معتبر باشد و براي موفقيت پيدا کردن در ارتباط با ديگران، ثبتنام در کلاسهاي گروهي مثل تئاتر و بازيگري و حتي کلاس زبان.
باانگيزهها و قطع اميد از شانس
اگر ميخواهيد انگيزههاي مردهتان را لباس زندگي بپوشانيد، بايد روي کلمه شانس يک خط قرمز بکشيد. افرادي که ميل به کسب موفقيت در آنها بيشتر از ديگران است، کمتر از ديگران به شانس و ريسک و برد و باختهاي بزرگ فکر ميکنند. آنها حتي دوست ندارند يک موفقيت را به صورت شانسي به دست بياورند. آنها ميخواهند با موانع در راه هر چهقدر هم که سخت باشد، روبهرو شوند. دنبال دستغيب نميگردند و مسووليت کارهايشان را خودشان بر عهده ميگيرند. بنابراين بيشتر از آنکه چشم به آسمان داشته باشند، همه در درون خود ميگردند و دنبال خواستههاي اصلي و راههاي رسيدن به آن هستند.
بيانگيزهها و نمره بالاي 20
خيلي از افرادي که در درون خودشان احساس بيانگيزگي ميکنند، اتفاقا خواهان موفقيتهاي بزرگ هستند؛ مثلا آنها در حالي که خانهاي ندارند، هميشه حرف از آرزوي داشتن خانهاي بسيار بزرگ ميزنند يا ميخواهند آخرين مدل ماشين را داشته باشند. اين افراد ترجيح ميدهند يا در کارهاي خيلي سخت و ريسکپذير شرکت کنند يا در کارهاي خيليخيلي راحت. آنها يا صفر را ميخواهند يا بيست را، در حالي که براساس تحقيقات مککلهلند مشخص شده افراد با انگيزه برخلاف گروه بيانگيزهها از انجام دادن کارهاي بسيار ساده که موفقيت در آنها صددرصد است و يا کارهاي خيلي سخت که امکان موفقيت در آنها بسيار پايين است، اجتناب ميکنند. افرادي که در درون خودشان انگيزه قوي براي پيشرفت حس ميکنند، کارهايي را قبول ميکنند که احتمال موفقيت در آنها 50-50 است.
باانگيزهها و بيميلي به پاداش
صفت ديگر بيانگيزهها ميل شديد آنها به پاداش است. پاداشهاي مادي و معنوي در حالي که افراد با انگيزهاي که ميل به موفقيت بسياري در درونشان وجود دارد، خيلي بيشتر از آنکه نگران پاداشهايي باشند که در انتظارشان است، سرگرم و نگران نتيجه کار هستند. البته هيچ فردي پاداش و تشويق را رد نميکند اما اين گروه با انگيزه لذت بيشتري که ميبرند از نتيجه کار است تا از پاداشهاي در راه، درست برعکس بيانگيزهها که اتفاقا ممکن است مدت زيادي کاري را انجام داده باشند اما چون پاداشي به آنها تعلق نگرفته آن را کنار گذاشته باشند.
جامعه باانگيزهها، جامعه بيانگيزهها
جامعه اگر اهرمهاي تشويق، تنبيه، پاداش را به درستي به کار نبرد و حتي به اشتباه در مورد افراد به کاربرد، مثلا فردي را که لايق تنبيه بوده تشويق کند و برعکس، نه تنها بيانگيزهها را بيانگيزهتر ميکند که افراد با انگيزه نسبي را دلسرد و خسته ميکند. در نتيجه در اين ميان اگر جامعهاي عملکرد درست داشته باشد، تعداد افراد با انگيزهاي که موفقيت را اصل قرار دادهاند بيشتر ميشود و اگر عملکرد نادرستي را پيش گرفته باشد، موجب ريزش انگيزه در درون افراد، مهاجرت به کشورهاي ديگر و خارج شدن آنها از سازمانهاي رسمي ميشوند و جاي آنها را افراد بيانگيزه، راحتطلب و البته افرادي ميگيرند که براي کوچکترين کار احتياج به انواع و اقسام تشويقها دارند!
هرم مازلو
مازلو، روانشناس، اولين کسي است که با يک تقسيمبندي دقيق، انگيزههاي انساني را در جدولي مرتب کرد. او هرمي را ترسيم کرد که در آن نيازهاي فيزيولوژيک در قاعده آن قرار داشت و خودشکوفايي در راس آن بود. مازلو بر اين باور بود در روند طبيعي رشد افراد ابتدا انگيزههاي اوليه يا همان نيازهاي فيزيولوژيک، بسيار قدرتمند است و اغلب رفتارهاي فرد براي ارضاي اين نياز طراحي ميشود و سپس در ادامه، وقتي اين نياز تا حد قابل قبولي ارضا شد، فرد به دنبال رفع نيازهاي بعدي ميرود و فردي که هنوز نيازهاي طبقات پايينش برطرف نشده هيچگاه به سراغ قله هرم نميرود.
مواضيع مماثلة
» موفقيت و سقراط
» راز موفقيت زندگي!!!!!!!
» همسرم از من میخواهد فشن باشم!
» آيا سال 2012 پايان عمر زمين خواهد بود ؟
» آرشيو كتابهاي روانشناسي/ازدواج و رازهاي موفقيت
» راز موفقيت زندگي!!!!!!!
» همسرم از من میخواهد فشن باشم!
» آيا سال 2012 پايان عمر زمين خواهد بود ؟
» آرشيو كتابهاي روانشناسي/ازدواج و رازهاي موفقيت
جوان ايراني :: متفرقه :: گفتگوي ازاد
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد