بزرگترین درد انسان
+3
mohamad
sookoot
niinii
7 مشترك
جوان ايراني :: متفرقه :: گفتگوي ازاد
صفحه 1 از 1
بزرگترین درد انسان
بسيار پيش مي آيد كه انسان در طول سفر مقصدش را از ياد مي برد. فراموش كردن نيات، رايج ترين حماقتي است كه مردم مرتكب مي شوند. « نيچه »
درد انسان چيست؟
چيزهائي كه به آن ها ارزش هاي انساني گفته مي شود و معنويات انساني و ملاك انسانيت انسان است، شامل خيلي چيزهاست؛ ولي مي توان همه ارزش ها را در يك ارزش خلاصه كرد و آن ارزش «درد داشتن» و «صاحب درد بودن» است. هر مكتبي كه در دنيا راجع به ارزش هاي انساني بحث كرده است، يك درد ـ ماوراء دردهاي عضوي دردهاي مشترك انسان با هر جاندار ديگر ـ در انسان تشخيص داده است. « درد انساني انسان چيست؟ »
بعضي فقط تكيه شان روي درد غربت انسان و درد عدم تجانس بيگانگي انسان با اين جهان است؛ چرا كه انسان حقيقتي است كه از اصل خود جدا شده و دور مانده؛ و از دنياي ديگر براي انجام رسالتي آمده است اين «دورماندگي از اصل» است كه در او شوق و عشق و ناله و احساس غربت آفريده است؛ ميل به بازگشت به اصل وطن، يعني ميل بازگشت به خدا كه او را آفريده است. از بهشت رانده شده و به عالم خاك آمده است و مي خواهد بار ديگر به آن بهشت موعود خودش باز گردد. البته آمدنش غلط نبوده؛ براي انجام رسالتي بوده ولي به هر حال اين هجران، هميشه او را در حال ناراحتي (نگاه داشته است). درد انسان فقط درد خداست، درد دوري از حق است [و ميل او] ميل بازگشت به قرب حق و جوار رب العالمين است؛ و انسان به هر مقام و كمالي كه برسد، باز احساس مي كند كه به معشوق خود، نرسيده است.
انسان، طالب كمال مطلق
شخصي مي گفت: در يكي از موزه هاي خارجي كه مشغول تماشا بودم، مجسمه يك زن جوان بسيار زيبايي را ديدم كه روي يك تختخواب خوابيده است و جوان بسيار زيبائي كه يك پايش روي تختخواب و پاي ديگرش روي زمين بود و رويش را برگردانده بود؛ مثل كسي كه فرار مي كند. مي گفت: وقتي من اين را ديدم، معنايش را نفهميدم كه آن پيكر تراش از تراشيدن اين دو پيكر ـ پيكرهاي زن و مرد جوان، آن هم نه در حال معاشقه بلكه در حال گريز مرد جوان از زن ـ چه مقصودي داشته است. از افرادي كه وارد بودند توضيح خواستم، گفتند: اين تجسم فكر معروف افلاطون است كه مي گويد انسان هر معشوقي كه دارد، ابتدا با يك جذبه و عشق و ولع فراوان به سوي او مي رود ولي همين كه به وصال رسيد، «عشق» در آنجا دفن مي شود؛ وصال، مدفن عشق است و آغاز دلزدگي و تنفر و فرار.
منحصراً با يك چيز قلب بشر آرام مي گيرد و از اضطراب و دلهره نجات پيدا مي كند و آن، ياد خدا و انس با خداست.
چرا اينطور است؟ اين مسأله يك امر غيرطبيعي و غيرمنطقي به نظر مي رسد؛ اما آنهايي كه دقيقتر در اين مسئله فكر كرده اند، آن را حل كرده اند؛ گفته اند: مسئله اين است كه انسان آنچنان موجودي است كه نمي تواند عاشق محدود باشد، نمي تواند عاشق فاني باشد، نمي تواند عاشق شيئي باشد كه به زمان و مكان محدود است؛ انسان عاشق كمال مطلق است و عاشق هيچ چيز ديگري نيست؛ يعني عاشق ذات حق است، عاشق خداست همان كسي كه منكر خداست، عاشق خداست؛ حتي منكرين خدا كه به خدا فحش مي دهند، نمي دانند كه در عمق فطرت خود، عاشق كمال مطلقند ولي راه را گم كرده اند، معشوق را گم كرده اند.
محي الدين عربي مي گويد: «ما احب احد غير خالقه» هيچ انساني غير از خداي خودش را دوست نداشته است و هنوز در دنيا يك نفر پيدا نشده كه غير خدا را دوست داشته باشد «ولكنه تعالي احتجب تحت اسم زينب و سعاد و هند و غير ذلك» لكن خداي متعال در زير اين نام ها پنهان شده است. (مثلاً) مجنون خيال مي كند كه عاشق ليلي است؛ او از عمق فطرت و وجدان خودش بي خبر است. لذا محي الدين مي گويد: پيغمبران نيامده اند كه عشق خدا عبادت خدا را به بندگان ياد دهند ـ [چون] اين، فطري هر انساني است ـ بلكه آمده اند كه راههاي كج و راست را نشان دهند؛ آمده اند بگويند اي انسان! تو عاشق كمال مطلقي، خيال مي كني كه پول براي تو كمال مطلق است، خيال مي كني كه جاه براي تو كمال مطلق است، خيال مي كني كه زن براي تو كمال مطلق است، تو چيزي غير از كمال مطلق را نمي خواهي ولي اشتباه مي كني؛ پيامبران آمده اند كه انسان را از اشتباه بيرون بياورند.
درد انسان، آن درد خدايي است كه اگر پرده هاي اشتباه از جلو چشمش كنار رود و معشوق خود را پيدا كند، به صورت همان عبادت هاي عاشقانه اي در مي آيد كه در علي (ع) سراغ داريم.
چرا قرآن مي گويد: الا بذكر الله تطمئن القلوب بدانيد كه منحصراً [...] با يك چيز قلب بشر آرام مي گيرد و از اضطراب و دلهره نجات پيدا مي كند و آن، ياد خدا و انس با خداست. قرآن مي گويد اگر بشر خيال كند كه با رسيدن به ثروت و رفاه، به مقام آسايش مي رسد و از اضطراب ناراحتي و شكايت بيرون مي آيد، اشتباه كرده است. قرآن نمي گويد نبايد دنبال اين ها رفت، مي گويد اين ها را بايد تحصيل كرد، اما اگر خيال كنيد اين ها هستند كه به بشر آسايش و آرامش مي دهند و وقتي بشر به اين ها رسيد، احساس مي كند كه به كمال مطلوب خود نائل شده است، اشتباه مي كنيد؛ منحصراً با ياد خداست كه دلها آرامش پيدا مي كند.
درد انسان چيست؟
چيزهائي كه به آن ها ارزش هاي انساني گفته مي شود و معنويات انساني و ملاك انسانيت انسان است، شامل خيلي چيزهاست؛ ولي مي توان همه ارزش ها را در يك ارزش خلاصه كرد و آن ارزش «درد داشتن» و «صاحب درد بودن» است. هر مكتبي كه در دنيا راجع به ارزش هاي انساني بحث كرده است، يك درد ـ ماوراء دردهاي عضوي دردهاي مشترك انسان با هر جاندار ديگر ـ در انسان تشخيص داده است. « درد انساني انسان چيست؟ »
بعضي فقط تكيه شان روي درد غربت انسان و درد عدم تجانس بيگانگي انسان با اين جهان است؛ چرا كه انسان حقيقتي است كه از اصل خود جدا شده و دور مانده؛ و از دنياي ديگر براي انجام رسالتي آمده است اين «دورماندگي از اصل» است كه در او شوق و عشق و ناله و احساس غربت آفريده است؛ ميل به بازگشت به اصل وطن، يعني ميل بازگشت به خدا كه او را آفريده است. از بهشت رانده شده و به عالم خاك آمده است و مي خواهد بار ديگر به آن بهشت موعود خودش باز گردد. البته آمدنش غلط نبوده؛ براي انجام رسالتي بوده ولي به هر حال اين هجران، هميشه او را در حال ناراحتي (نگاه داشته است). درد انسان فقط درد خداست، درد دوري از حق است [و ميل او] ميل بازگشت به قرب حق و جوار رب العالمين است؛ و انسان به هر مقام و كمالي كه برسد، باز احساس مي كند كه به معشوق خود، نرسيده است.
انسان، طالب كمال مطلق
شخصي مي گفت: در يكي از موزه هاي خارجي كه مشغول تماشا بودم، مجسمه يك زن جوان بسيار زيبايي را ديدم كه روي يك تختخواب خوابيده است و جوان بسيار زيبائي كه يك پايش روي تختخواب و پاي ديگرش روي زمين بود و رويش را برگردانده بود؛ مثل كسي كه فرار مي كند. مي گفت: وقتي من اين را ديدم، معنايش را نفهميدم كه آن پيكر تراش از تراشيدن اين دو پيكر ـ پيكرهاي زن و مرد جوان، آن هم نه در حال معاشقه بلكه در حال گريز مرد جوان از زن ـ چه مقصودي داشته است. از افرادي كه وارد بودند توضيح خواستم، گفتند: اين تجسم فكر معروف افلاطون است كه مي گويد انسان هر معشوقي كه دارد، ابتدا با يك جذبه و عشق و ولع فراوان به سوي او مي رود ولي همين كه به وصال رسيد، «عشق» در آنجا دفن مي شود؛ وصال، مدفن عشق است و آغاز دلزدگي و تنفر و فرار.
منحصراً با يك چيز قلب بشر آرام مي گيرد و از اضطراب و دلهره نجات پيدا مي كند و آن، ياد خدا و انس با خداست.
چرا اينطور است؟ اين مسأله يك امر غيرطبيعي و غيرمنطقي به نظر مي رسد؛ اما آنهايي كه دقيقتر در اين مسئله فكر كرده اند، آن را حل كرده اند؛ گفته اند: مسئله اين است كه انسان آنچنان موجودي است كه نمي تواند عاشق محدود باشد، نمي تواند عاشق فاني باشد، نمي تواند عاشق شيئي باشد كه به زمان و مكان محدود است؛ انسان عاشق كمال مطلق است و عاشق هيچ چيز ديگري نيست؛ يعني عاشق ذات حق است، عاشق خداست همان كسي كه منكر خداست، عاشق خداست؛ حتي منكرين خدا كه به خدا فحش مي دهند، نمي دانند كه در عمق فطرت خود، عاشق كمال مطلقند ولي راه را گم كرده اند، معشوق را گم كرده اند.
محي الدين عربي مي گويد: «ما احب احد غير خالقه» هيچ انساني غير از خداي خودش را دوست نداشته است و هنوز در دنيا يك نفر پيدا نشده كه غير خدا را دوست داشته باشد «ولكنه تعالي احتجب تحت اسم زينب و سعاد و هند و غير ذلك» لكن خداي متعال در زير اين نام ها پنهان شده است. (مثلاً) مجنون خيال مي كند كه عاشق ليلي است؛ او از عمق فطرت و وجدان خودش بي خبر است. لذا محي الدين مي گويد: پيغمبران نيامده اند كه عشق خدا عبادت خدا را به بندگان ياد دهند ـ [چون] اين، فطري هر انساني است ـ بلكه آمده اند كه راههاي كج و راست را نشان دهند؛ آمده اند بگويند اي انسان! تو عاشق كمال مطلقي، خيال مي كني كه پول براي تو كمال مطلق است، خيال مي كني كه جاه براي تو كمال مطلق است، خيال مي كني كه زن براي تو كمال مطلق است، تو چيزي غير از كمال مطلق را نمي خواهي ولي اشتباه مي كني؛ پيامبران آمده اند كه انسان را از اشتباه بيرون بياورند.
درد انسان، آن درد خدايي است كه اگر پرده هاي اشتباه از جلو چشمش كنار رود و معشوق خود را پيدا كند، به صورت همان عبادت هاي عاشقانه اي در مي آيد كه در علي (ع) سراغ داريم.
چرا قرآن مي گويد: الا بذكر الله تطمئن القلوب بدانيد كه منحصراً [...] با يك چيز قلب بشر آرام مي گيرد و از اضطراب و دلهره نجات پيدا مي كند و آن، ياد خدا و انس با خداست. قرآن مي گويد اگر بشر خيال كند كه با رسيدن به ثروت و رفاه، به مقام آسايش مي رسد و از اضطراب ناراحتي و شكايت بيرون مي آيد، اشتباه كرده است. قرآن نمي گويد نبايد دنبال اين ها رفت، مي گويد اين ها را بايد تحصيل كرد، اما اگر خيال كنيد اين ها هستند كه به بشر آسايش و آرامش مي دهند و وقتي بشر به اين ها رسيد، احساس مي كند كه به كمال مطلوب خود نائل شده است، اشتباه مي كنيد؛ منحصراً با ياد خداست كه دلها آرامش پيدا مي كند.
رد: بزرگترین درد انسان
بزرگترین درد انسان چیزی بدتر از زندگی کردن در دوران رو به تغییر نیست
sookoot- .
- تعداد پستها : 90
امتياز كاربر : 142
تاريخ عضويت : 2010-02-02
جنسيت :
ساير موارد
نوع گوشي همراه: ال جي
حالت من: عاشق
جوايز اخذ شده:
رد: بزرگترین درد انسان
بزرگترين درد انسان تنهايي است
mohamad- .
- تعداد پستها : 236
امتياز كاربر : 382
تاريخ عضويت : 2009-11-28
جنسيت :
متولد : 1982-12-29
سن : 41
شهر : تبریز
ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من:
جوايز اخذ شده:
رد: بزرگترین درد انسان
بزرگ ترین درد دست رو دلم نزار که خونه
joline- .
- تعداد پستها : 880
امتياز كاربر : 1928
تاريخ عضويت : 2010-02-12
جنسيت :
متولد : 1993-03-11
سن : 31
شهر : تهران
ساير موارد
نوع گوشي همراه: نوكيا
حالت من: شاد
جوايز اخذ شده: بهترين ارسال كننده
رد: بزرگترین درد انسان
بزرگترین درد انسان
پا گذاشتن تو راهیه که میدونه اشتباه اس ولی بازم ادامه اش میده
بزرگترین درد انسان................
پا گذاشتن تو راهیه که میدونه اشتباه اس ولی بازم ادامه اش میده
بزرگترین درد انسان................
میترا- بازرس
- تعداد پستها : 1173
امتياز كاربر : 3049
تاريخ عضويت : 2009-12-21
ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من: مهربون
جوايز اخذ شده: بهترين كاربر
رد: بزرگترین درد انسان
bozorgtarin dard ensan ghame az dast dadane azizashe...
mana- مدير تالار ايران شناسي
- تعداد پستها : 337
امتياز كاربر : 806
تاريخ عضويت : 2010-02-17
جنسيت :
متولد : 1986-09-29
سن : 38
ساير موارد
نوع گوشي همراه: نوكيا
حالت من: سپاسگذار
جوايز اخذ شده:
رد: بزرگترین درد انسان
بزرگترين درد انسان اينه كه خودشو نشناسه
هدف از به اين دنيا اومدنشو ندونه
اينه كه تو دنيا غرق باشه و گم
هدف از به اين دنيا اومدنشو ندونه
اينه كه تو دنيا غرق باشه و گم
مواضيع مماثلة
» به نظر شما بزرگترین مشکل یه جوان چیه؟
» بزرگترین آینه طبیعی دنیا
» بزرگترین قرآن دنیا در لبنان نوشته میشود
» انسان و اجتماع
» تسخیر یک جن توسط انسان
» بزرگترین آینه طبیعی دنیا
» بزرگترین قرآن دنیا در لبنان نوشته میشود
» انسان و اجتماع
» تسخیر یک جن توسط انسان
جوان ايراني :: متفرقه :: گفتگوي ازاد
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد